نگاه و نقدی ساختاری و محتوایی به مقاله «شکل گیری فضا در اثر پیوند مفهومی «موسیقی – ریاضی» و معماری (مطالعه موردی: جلوخان و آسمانه گنبدخانه مسجد شیخ لطف الله اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
11 - 20
حوزه های تخصصی:
بشر هنر را پدید آورد تا ابزاری باشد برای ابراز احساس و انتقال آن به دیگران. در این بین طبق نظریه و دیدگاه فیلسوفان، زیبایی شناسی و رسیدن به امر زیبا همواره دغدغه انسان خردمند بوده است، اینکه چطور زیبا بیندیشد و زیبایی ها را ببیند و آن را با استفاده از تکنیک و خلاقیت، بازآفرینی کند. هنرهای تجسمی و معماری، گونه ای از بازنمایی تصورات انسان در آفرینش هنری بود و در کنار آنها تنها پدیده انتزاعی و تجریدی هنر موسیقی بود که فارغ از عدم وجود جنبه های بصری و درک و دریافت اولیه، به پدیده ای رازگونه مبدل شد که درک و دریافت مختصات آن، نیاز به دانش و بینش ثانویه دارد. اگرچه موسیقی به لحاظ مختصات ساختاری، شاید در ظاهر، قابل انطباق با هر پدیده ای که در ساختار آن مهندسی و چینش وجود دارد، باشد ولی چنانچه اندکی ژرف تر بنگریم متوجه خواهیم شد که این دو هم جنس و هم سنخ نیستند. در این گفتار به تجزیه و تحلیل و نقد ساختاری و محتوایی یکی از مقالات بین رشته ای معماری و موسیقی، پرداخته خواهد شد که سعی دارد با هم پوشانی مصادیق، مختصات این دو هنر را در کنار یکدیگر قرار داده و در نتیجه، صورت و معنا را به یکدیگر الصاق کند و در این مسیر، جنبه احساسی به مستندات علمی و پژوهشی غلبه یافته و وجود خطاهای فاحش در تبیین مبانی نظری و طریقه اثبات انطباق آنها، از اعتبار و منزلت مقاله کاسته است.