تببین فرآیندهای نوگرایی در عدم انطباق فضایی محله های شهری: (مورد پژوهش، منطقه 4 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۸۹-۲۱۴
حوزه های تخصصی:
فرایندهای نوگرایی و سیاست های برنامه ریزی شهریِ نوگرا، اثرات و پیامدهای قابل توجهی بر تحولات فضاییِ شهرها داشته است. ازجمله این پیامدها ایجاد شکاف فزاینده بین گروه های اجتماعی و فضاهای شهری بر پایه مجموعه ای از زمینه ها و مکانیزم ها بوده که از اواخر دهه 1960 به بعد، تحت عنوان "نظریه عدم انطباق فضایی" مفهوم پردازی و به سنجش های تجربی گذاشته شده است. روش شناسی پایه در برآورد وضعیت عدم انطباق فضایی در شهرها یا مناطق شهری، مبتنی بر منطق "جدایی گزینی فضایی"در بین گروه های اجتماعی و کاربری های زمین به طور هم زمان است؛ چراکه بر اساس نظریه عدم انطباق فضایی، نمی توان مکانیزم های جدایی گزینی بین گروه های اجتماعی در شهر را بدون در نظر گرفتنِ ارتباط آن با مکانیزم های جدایی گزینی در فضاها یا کاربری های شهری و بالعکس، توضیح داد. بر اساس چنین منطق روش شناختی، مقاله حاضر، به سنجش وضعیت انطباق فضایی در منطقه 4 شهرداری تهران پرداخته است . روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و داده های موجود در مرکز آمار (داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 در سطح بلوک های جمعیتی منطقه)، سازمان راه و شهرسازی، شهرداری منطقه 4 بوده است. متغیرهای مورداستفاده برای تجزیه وتحلیل عدم انطباق فضایی در منطقه، میزان تحصیلات، اشتغال به تحصیل در خارج و داخل کشور، وضعیت اشتغال و بیکاری،سطح زیربنای مسکن، نوع مالکیت مسکن، تغییرات الگوی کاربری زمین و میزان رفت وآمدهای روزانه در محدوده موردبررسی بوده است. یافته های به دست آمده بر اساس متغیرهای تعریف شده و تکنیک های مورداستفاده در نرم افزارهای Segragation Analyser و ArcGIS نشان می دهد که وضعیت عدم انطباق فضایی در این منطقه شهری، بالاست و شدت آن ازنظر ویژگی های شغلی و سواد گروه های اجتماعی در ارتباط با وضعیت کاربری های فعالیتی و سکونتی بیشتر است. بر پایه این نتیجه، برخی راهبردها و سیاست ها برای کاهش وضعیت عدم انطباق فضایی در منطقه چهار و کمک به توزیع متوازن تر و عادلانه ترِ توسعه در این منطقه و کاهش فقر در بین گروه های فرودست پیشنهادشده است.