ساره شاکریان

ساره شاکریان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آشفتگی روانی و افزایش کیفیت زندگی بیماران فشار خونی

کلید واژه ها: آموزش مهارت های زندگی آشفتگی روانی کیفیت زندگی بیماران فشار خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۴۳۸
زمینه تحقیق و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آشفتگی روانی و افزایش کیفیت زندگی بیماران فشار خونی بود. روش مطالعه: این پژوهش از لحاظ ماهیت جز تحقیقات کاربردی و از لحاط اجرا جز تحقیقات نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه بیماران فشار خونی مراجع کننده به مراکز درمانی شهر هرسین در سال 1399 بود. از بین جامعه آماری، 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) انتخاب شد. ابزار های پژوهشی مورد استفاده پرسشنامه های آشفتگی روانی کسلر (2003) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (2006) بود. گروه آزمایش در طول هشت جلسه، هرجلسه به مدت 90 دقیقه آموزش مهارت های زندگی دریافت کردند و پس از سه ماه پیگیری به عمل آمد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش مهارت های زندگی با توجه به میانگین آشفتگی روانی بیماران فشار خونی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب کاهش آشفتگی روانی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 41/0 می باشد، به عبارت دیگر، 41 درصد تفاوت های فردی در نمرات پس آزمون آشفتگی روانی مربوط به تأثیر آموزش مهارت های زندگی می باشد.مهارت های زندگی با توجه به میانگین آشفتگی روانی بیماران فشار خونی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب بهبود آشفتگی روانی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 48/0 می باشد، به عبارت دیگر، 48 درصد تفاوت های فردی در نمرات پیگیری آشفتگی روانی مربوط به تأثیر مهارت های زندگی می باشد. آموزش مهارت های زندگی با توجه به میانگین کیفیت زندگی بیماران فشار خونی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 48/0 می باشد، به عبارت دیگر، 48 درصد تفاوت های فردی در نمرات پس آزمون کیفیت زندگی مربوط به تأثیر آموزش مهارت های زندگی می باشد. آموزش مهارت های زندگی با توجه به میانگین کیفیت زندگی بیماران فشار خونی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 52/0 می باشد، به عبارت دیگر، 52 درصد تفاوت های فردی در نمرات پیگیری کیفیت زندگی مربوط به تأثیر مهارت های زندگی می باشد. بحث و نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آشفتگی روانی و افزایش کیفیت زندگی بیماران فشار خونی که می تواند از طریق متغیرهای اضطراب و افسردگی و کیفیت زندگی ، شناخت بیماران فشار خونی را تغییر دهد و آنها را قادر سازد که عقیده مثبت تری در کنترل خودشان داشته باشند.
۲.

تاثیر آموزش مبتنی بر مولفه های مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتار مصرف دخانیات (سیگار و قلیان) در دانش آموزان پسرمتوسطه شهر نکا

کلید واژه ها: دخانیات دانش آموزان مدل اعتقاد بهداشتی آموزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: به گزارش سازمان جهانی بهداشت، اپیدمی دخانیات یکی از بزرگترین تهدیدات سلامت عمومی در جهان است. شواهد موجود در ده اخیر، تمرکز تبلیغات دخانیات عمدتا بر روی نوجوانان و جوانان را نشان مید هد. مطالعه حاضر با هدف اگاهی بخشی جوانان انجام گردیده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش مداخله ای با گروه کنترل و طرح پیش آزمون و پس آزمون ، بر روی 100 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان نکا که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی وارد مطالعه شدند، انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد پناهی مشتمل بر 42 سوال بر اساس سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع، موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل) بود. داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس چند متغیره و ازمونهای دیگر از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. یافته ها: میانگین نمرات در تمام سازه های الگوی بهداشتی در گروه مداخله بعد از مداخله آموزشی نسبت به قبل از اجرای برنامه آموزشی تفاوت معناداری داشت (000/0 p<). آزمون همبستگی نشان داد همه سازه های مدل به غیر از سازه شدت درک شده، با رفتار های عدم مصرف دخانیات ارتباط معنی دار و مستقیم داشتند و تحلیل رگرسیون نشان داد سازه های خودکارآمدی و حساسیت درک شده، مهمترین سازه های پیش بینی کننده رفتار عدم مصرف دخانیات بودند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد، اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی در جهت بهبود رفتار های پیشگیرانه از مصرف دخانیات در دانش آموزان موثر است.
۳.

رابطه راهبردهای مقابله با استرس، افسردگی و اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه

کلید واژه ها: راهبردهای مقابله با استرس افسردگی اضطراب تاب آوری روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
زمینه تحقیق و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه راهبردهای مقابله با استرس، افسردگی و اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه بود. روش مطالعه: این پژوهش از لحاظ ماهیت جز تحقیقات کاربردی و از لحاط اجرا جز تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه (شهرهای ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب) بود که شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان دوره دوم بودند که تعداد آنها حدود 4000 نفر اند.از بین جامعه آماری، تعداد 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر حسب جدول مورگان استفاده شد.پرسشنامه های مورد استفاده راهبردهای مقابله ای: اندلر و پارکر (1990) ،افسردگی بک(1996)اضطراب نجاریان(1376) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. نتایج: یافته ها نشان داد متغیر راهبرد مقابله مسئله مدار با ضریب بتای 34/0 می توانند به طور مثبت و معنی دار، متغیر اضطراب با ضریب بتای 32/0 ،متغیر افسردگی با ضریب بتای 31/0 و متغیر راهبرد مقابله هیجان مدار با ضریب بتای 28/0 و راهبرد مقابله اجتنابی با ضریب بتای 24/0 می توانند به طور منفی و معنی داری تاب آوری نوجوانان را پیش بینی کنند. بین راهبرد مقابله مسئله مدار با تاب آوری نوجوانان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه راهبرد مقابله مسئله مدار نوجوانان افزایش می یابد به همان اندازه تاب آوری آنان بیشتر خواهد بود.بین راهبرد مقابله هیجان مدار با تاب آوری نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین راهبرد مقابله اجتنابی (غیرمؤثر) با تاب آوری نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، با کاهش راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی (غیرمؤثر) نوجوانان با افزایش تاب آوری آنان همراه شده است. بین افسردگی با تاب آوری روانی در بین نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر اندازه میزان افسردگی نوجوانان کاهش یابد از تاب آوری بالاتری برخوردار خواهند بود. بین اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر اندازه میزان اضطراب نوجوانان کاهش یابد از تاب آوری بالاتری برخوردار خواهند بود.
۴.

بررسی ارتباط سبک های فرزندپروری مادران با پرخاشگری کودکان 10تا 12 ساله شهر تالش

کلید واژه ها: سبک فرزند پروری پرخاشگری مادران دانش اموزان کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
مقدمه و هدف:ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﯾﮑﯽاز ﺷﺎﯾﻊﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و از دﻻﯾﻞ ﻣﻬﻢ ارﺟﺎع آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺸﺎوره و روان درﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. پرخاشگری سهم بسزایی در ایجاد اختلال رفتاری در کودکان دارد و نقش سبک فرزندپروری در ایجاد و یا کاهش این اختلال غیر قابل انکار است. روش کار:مطالعه حاضر با روش توصیفی همبستگی در سال 1398 در مدارس ابتدایی شهر تالش انجام گردید. 334 دانش اموز با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب و در مطالعه مشارکت نمودند. داده ها بوسیله پرسشنامه های استاندارد فرزندپروری بامریند و پرخاشگری باس و پری جمع آوری گردید. شاخص های توصیفی، انالیز واریانس و رگرسیون خطی جهت تحلیل داده ها با استفاده ازنسخه 25 نرم افزارآماری SPSS محاسبه گردید. یافته ها:بیشتر مشارکت کنندگان فرزند اول خانواده بودند.سبک فرزند پروری (91د رصد ) اقتدار منطقی، (8.3درصد) آمرانه و (0.7درصد) آزادگذاری به دست آمد، توزیع میانگین نمره کلی پرخاشگری 76.31 و در بین سازه ها ، بیشترین نمره، بدنی23.04 و کمترین کلامی 14.02 بود. یافته های حاصل از آزمون کروسکال والیس، تفاوت معنی داری در میانگبن نمرات پرخاشگری براساس سبک غالب فرزند پروری را نشان دادند. نتایج ضرایب رگرسیون خطی ساده و ضرایب تعیین ، رابطه سازه آزادگذاری را با پرخاشگری معنی دار(0.05p value=) نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به اینکه امروزه نقش سنتی خانواده ها و اولیا در تربیت فرزندان تغییر یافته و عوامل متعدد دیگری از جمله جامعه،شبکه های اجتماعی وهمسالان بخشی از نقش خانواده ها را برعهده گرفته اند ،به نظر می رسد که می بایست نوع نگرش به مقوله فرزند پروری را تغییر داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان