رابطه خلاقیت معلمان با اثربخشی تدریس ریاضی پایه ششم دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خلاقیت معلمان با اثربخشی تدریس ریاضی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری تمامی دانش-آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی دولتی منطقه 2 (518 نفر) شهر تهران بود که 251 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبق فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از سه پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ (2006) برای سنجش خلاقیت معلمان، پرسشنامه اثربخشی پارسونز(2009) برای سنجش اثربخشی کلاس درس ریاضی و پرسشنامه اثربخشی تدریس پاینتا وهمر(2008) برای سنجش اثربخشی تدریس ریاضی استفاده گردید. سوالات هر سه پرسشنامه به صورت پنج گزینه ای و براساس مقیاس لیکرت امتیازبندی شدند. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. روایی ابزارها با استفاده از روش محتوایی و صوری تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه بین خلاقیت معلمان با حمایت عاطفی، سازماندهی کلاس، حمایت آموزشی و به طور کلی اثربخشی تدریس مثبت و معنی دار می باشد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر خلاقیت بر اثربخشی تدریس معلمان درس ریاضی مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین خلاقیت معلمان با مولفه های اثربخشی کلاس درس (انطباق، تحقق اهداف، رضایت شغلی و تعهد سازمانی) مثبت و معنی دار می باشد.