بن مایه شناسی نمادین مرگ در غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
263 - 292
حوزه های تخصصی:
نمادپردازی یکی از ویژگی های مهم و برجسته غزل اجتماعی معاصر است. در این اشعار برخی از بن ما یه ها به دلیل چندمعنا بودن از نقش بن مایه صرف فراتر رفته و به نماد تبدیل شده اند. با توجه به اهمیت نمادها و بن مایه ها در تحلیل آثار ادبی و مطالعات سبک شناسی، شناخت درست این بن مایه های نمادین ما را با زاویه دید شاعر، ذهنیت و روحیه او، سطح فکر و اندیشه و وضعیت سیاسی- اجتماعی دوره تاریخی زندگی او آشنا می کند. یکی از کهن ترین موتیف هایی که به دلیل تأثیرگذاری عمیق آن بر انسان، از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده مرگ است و هنرمندان، آثار هنری فراوانی درباره موتیف مرگ خلق کرده اند. از مجموع 1236 غزلی که در بین سال های 1350 تا 1384 سروده و در کتاب غزل اجتماعی معاصر گردآوری شده اند، بن مایه 308 غزل یعنی 25 درصد غزلیات، «مرگ» است. طبق بررسی های سبک شناختی، واژه های «شب»، «روز و صبح»، «خاموشی و سیاهی»، «بهار»، «خزان و زمستان»، «درخت»، «باغ»، «باد»، «خاک»، «آتش» و «خورشید و آفتاب» بن مایه هایی هستند که از طبیعت گرفته شده و به دلیل تکثر معنایی، کارکرد نمادین پیدا کرده و به نماد تبدیل شده اند. این مقاله می کوشد این بن مایه های نمادین را با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و معنای آن ها را در بخشی از غزل های اجتماعی معاصر بیان کند.کلیدواژگان: بن مایه شناسی، بن مایه نمادین، غزل اجتماعی معاصر، مرگ، موتیف، نماد