جلوه هایی از صلح و آشتی در اشعار فردوسی
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
۱۸۰-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
انسان هم وجوه حیوانی مثل خشم، شهوت و انتقام دارد و هم جنبه های اخلاقی و الهی مانند نیکی ورزیدن، عفو و گذشت در ضمن هر دو میل در نهاد او به ودیعت گذاشته شده. البته کشش طبیعی و اولیه به طرف انتقام و عدم گذشت است مگر اینکه با اراده و به مدد مهار اخلاق (بخصوص اخلاق مبتنی بر ادیان) به سمت فتوت، جوانمردی و صلح بکشاند که راه راحتی نیست و این طریق به تقوا، محبت، غفران الهی و کیمیای سعادت نزدیک تر می باشد و بخاطر این جهد به درجات آن به تناسب مشمول، قرب الهی می شود. همچنین عفو و بخشش یکی از آموزه های دین است که در جای جای زندگی بشر اهمیت فراوان دارد و این فضایل در آثار شاعران و نویسندگان بزرگ این مرز و بوم در اشعار و آثار خود به مسئله صلح و آشتی توجه بسیاری نشان داده و اصطلاحات و مفاهیم مربوط به صلح و آشتی را به کار برده اند. مقاله ی پیش رو به مطالعه و بررسی نگاه، فردوسی در شاهنامه به مسئله ی صلح و آشتی که با وسعت و فصاحت، گویایی و پویایی مطرح شده است، می پردازد. فردوسی جنگ را محکوم نموده، جانب داری خویش را از صلح با راه و وسیله های گوناگون در اشعارش آورده است. در واقع صلح و آشتی از مهم ترین و عمده ترین مسائل شاهنامه ی فردوسی بوده در سراسر آن تصویر شده است، و درک و جهان بینی گسترده ی فراتر از نژاد، ملیت، مذهب و توجه خاصی به مقوله صلح و آشتی در اشعارش می باشد.