کیوان خسروی

کیوان خسروی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

درهم تنیدگی اخلاق و سیاست ارسطو چونان مقدمه ای برای متافیزیک امور انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق سیاست متافیزیک خوب زیبا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۷
اخلاق و سیاست آنچنان که در سنت فلسفه اسلامی فهم شد، جدا از هرگونه بنیان متافیزیکی و چیزی بیرون از حقیقت بود. سیاست ارسطو به طور بنیادین خوانده نشد و همواره بر تفکیک علوم در سنت ارسطویی پافشاری کردند. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا می توان بر مبنای بنیان متافیزیکی میان اخلاق و سیاست پیوند برقرار کرد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش کیفی تحلیل متون برای بررسی آثار مهم ارسطو و مباحث ارائه شده از سوی نظریه پردازانی که نوشته های این اندیشمند پرآوازه را با روشی دقیق و نقادانه بررسی کرده اند، استفاده خواهد شد. در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که رابطه ای معنادار بین اخلاق و سیاست برمبنای بنیان متافیزیکی وجود دارد. در این پژوهش تلاش خواهد شد تا با استفاده از ترکیب «شیء انسانی» یا «امر انسانی» و بنیان قرار دادن قاعده ارسطویی «آغاز همان پایان، و پایان همان آغاز است»، نشان داده شود که نه تنها اخلاق و سیاست ارسطو منفک از متافیزیک نیست، بلکه بنیان های متافیزیک امر انسانی را پی می نهد. نخست، ماهیت امر انسانی و نحوه نظر به آن از دیدگاه ارسطو بررسی و سپس در قالب مفاهیم خوب و زیبا نشان خواهیم داد که فلسفه ارسطو از پایه بر یک پیش فرض اخلاقی، یعنی پی ریزی زندگی آزاد، بنا نهاده شده است. بی شک بررسی این مقوله زمان بیشتری می طلبد، ولی می توان این مقاله را تمهیدی بر کار بیشتر در زمینه این موضوع دانست. «ورزش خاص انسان» (ارگون)، انسان فعلیت (انرگیای) یا اندیشیدن به اندیشیدن خود، یا تشبه به خداوند است و این تنها و یگانه راه آزادی انسان است. سیاست و اخلاق، در یک کلام، اجتماع، تنها بستری است که می تواند موجب تحقق این امر بالقوه شود. هرچند ارسطو در آغاز مسئله را شهروند خوب معرفی می کند، در انتها مشخص می شود که به زیستن در اجتماع چیزی نیست جز فعلیت این امر.
۲.

مسئله روش در خوانش فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی دانش روش علم الاجتماع فلسفه فارابی فلسفه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۶۹
مشکله نحوه خوانش فلسفه سیاسی، یعنی موضوع اصلی این مقاله، سبب به وجود آمدن مسائل روشی در تفسیر  فلسفه سیاسی فارابی، به طور خاص، و فلسفه سیاسی اسلامی، به طور کلی می شود. در این مقاله دو روشِ عمده «منطق اجتماعی دانش» و «علم الاجتماع فلسفه» مطرح شده است. پس از توضیح مختصری در خصوص روش نخست، سعی می کنیم لوگوس (منطق) حاکم بر فلسفه سیاسی اسلامی، از یک طرف و فلسفه سیاسی فارابی، از طرف دیگر را به وسیله روش دوم بیازماییم. براساس روش علم الاجتماع فلسفه، هنر نگارش و «اقتصاد در حق» در نگاه فارابی را بررسی می کنیم. در پایان سعی می کنیم شیوه های پنهان کردن «تناقض» در نوشته های فارابی را درنظر آوریم. این شیوه ها برگرفته از تفسیر اشتراوس از ابن میمون است. اما در آغاز و پیش از این موضوعات مطالعات عمده بر روی فارابی و مسئله تصحیح انتقادی نوشته های فارابی نشان داده می شود. سؤال اصلی پژوهش بدین قرار است: آیا آثار فارابی امکانِ خواندنِ خود را در خود نهفته دارند؟ و آیا می توان این آثار را در پرتوِ نورِ یکدیگر مورد بازخوانی فلسفی قرار داد؟

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان