مدیریت معنا در بحران کرونا(تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی ولیبرال دموکراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
61 - 90
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم، نظم نوین جهانی بر اساس گفتمان لیبرال دموکراسی پایه ریزی شد و قدرت های بزرگ به دنبال مسلط کردن آن بر تمام جوامع به عنوان یگانه تفکر و الگوی حکمرانی بودند و حتی فرانسیس فوکویاما سخن از پایانِ تاریخ و حاکمیت نظام های لیبرال دموکراسی به میان آورد. با پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمان اسلام شیعی مبتنی بر آموزه های مهدویت، به عنوان جریان سومی در جهان بروز پیدا کرد که به مرور چالش هایی را برای گفتمان لیبرال دموکراسی پدید آورد. این دو گفتمان که هر کدام بر یکسری اصول و مولفه های متفاوت و متضاد مبتنی بودند، در بحران کرونا منجر به بروز واکنش های متفاوت از سوی سیستم های متاثر از این دو گفتمان گردیدند که در معنابخشی به زندگی، تاب آوری اجتماعی، آرام بخشی به جامعه و کمک های مردمی به نظام سلامت و نهادهای حکومتی و دولتی در مهار آن و هدایت جامعه بروز پیدا کرد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، ضمن مقایسه دال های شناور و مرکزی این دو گفتمان، تمایز این دو گفتمان را در مواجهه با بحران کرونا را بررسی کرده و نشان می دهد که بروز بحران های جدی، تزلزل پایه های تمدنی غرب را آشکار ساخته است.