منازعه سیاسی، سیاست فرهنگی و فرهنگ عامه در ایران پس از انقلاب (با تمرکز بر سیاست موسیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
111 - 146
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، بنیان گذاران نظام جدید عرصه ی فرهنگ را مورد توجه ویژه قرار دادند؛ زیرا فرهنگ به عنوان عرصه قدرت نمادین، باید به گونه ای بازسازی می شد که شرایط جدید را منعکس کند. نیروهای انقلابی اسلام گرا با توجه به فضای ایدئولوژیک حاکم، تفسیر جدیدی از اسلام را مبنای استقرار وضعیت فرهنگی جدید قرار دادند که محتوای آن را نوعی فرهنگ والا با درون مایه ی دینی در جهت ضدیت با عناصر فرهنگی رژیم پیشین شکل می داد. وقوع انقلاب اسلامی، جنگ ایران و عراق و فضای حاکم بر زندگی ایرانیان، هرکدام به استمرار و تقویت اشکال خاصی از فرهنگ دامن می زد. با پایان جنگ سیاست های سخت گیرانه ی فرهنگی ابتدای انقلاب دچار تغییراتی شد و زمینه برای ورود اشکالی از فرهنگ عامه با درون مایه های عرفی به منازعات سیاسی پیرامون مسئله فرهنگ گشوده شد. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی به دنبال پاسخ به این پرسش است: سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سطح اقدامات عملی به عنوان متغیری متاثر از منازعات سیاسی، چه نسبتی با موسیقی به عنوان یکی از نمودهای اصلی فرهنگ عامه داشته است؟. بر همین اساس، با تمرکز بر اسناد حقوقی و نهادهای متولی فرهنگ و اقدامات دولت های پس از انقلاب، این یافته حاصل شد که سیاست های فرهنگی در سطح اقدامات عملی، به عنوان متغیری متاثر از منازعات سیاسی میان گروه های بلوک قدرت به شکل متناقضی، از یک سو زمینه را برای گسترش اشکالی از موسیقی با درون مایه های عرفی فراهم کرد و از سوی دیگر، به دلیل محدودیت های نهادی سبب تشدید نزاع بر سر آن شد.