وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن
وجودیت هنر را می توان از تخیل انسان مورد تجلّی قرار داد به بیانی دگر انسان می تواند با جذابیت وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن نهان پیدا می کند و با آن نقش چشمگیری در زندگی پدید آورد. هنر در رابطه با هنرهای بصری وابسته دیگر توأمان با تاریخ، فرهنگ، مذهب، جغرافیا و سیاست در بین هنرها مشخص می گردد همچنین هنر چیزی فراتر از بینش معماری، نقاشی، مجسمه سازی و لاغیر می توان مدنظر قرار گرفت. بحث هنر همان طور که گفته شد چیزی فراتر بوده که در این پژوهش به قسمتی ناچیز هنر پرادخته، که بیان کننده آشنایی با قسمتی از چیستی هنر از شناخت و ارزیابی هنر از زمان و مکان مورد تبیین قرار گرفته شده است. منشأ هنر و آفرینش هنری در نزد پروردگار توسط خلیفه الهی یعنی انسان، با الهام آفرینشات در وجودیت هنر به نمایش گذاشته می شود و نقش مهمی در ایفای خلاقیت، کمال، زیبایی، و از همه والاتر تخیلات انسان که منشأ آفرینش های هنری در عالم هنری بوده همچنین کارکرد هنر تمایزی بین فرم و تأکید بر وجود مخاطب القاء می نماید و تا ادراکات حسی بر وجود انسان بازگو می کند که این موضوع سیطره هویت او می باشد. هنر ابزاری مؤثر در به تحقق رسیدن معنای اثر هنری بوده و شیوه تهیه این ابزار متأثر از وجود انسان هنرمند بوده و این نتیجه زحمات هنرمند در تأثیرات خود با اثر تبیین می گردد. روش تحقیق در این پژوهش بااستفاده از نوع روش تحقیقی توصیفی – تحلیلی بهره گرفته که سعی گردیده با جمع آوری و گردآوری اسناد و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مستندات مکتوب براساس موضوع روند پژوهش با مفاهیم مرتبط استوار و با بررسی دقیق مورد واکاوی – تجزیه وتحلیل داده های اطلاعات، استخراج گردیده برخوردار می باشد. بنابراین وجودیت هنر در رابطه با هنرهای وابسته به آن امری گسترده بوده که با این پژوهش تلاش گردیده تا به موضوع هنر دیدگاهی گسترده تر تبیین گردد تا ابزاری منحصربه فرد برای پدیده های سایر آفرینش هات برخوردار گردد. هنر رابطه مستقیمی با تفکرات آدمی در هر دوره تاریخی بوده و نمی توان آن ها را از یکدیگر جدا نمود حال آنکه خلق اثر با تخیل انسان هنرمند باشد آن اثر تضمینی برای اهداف هویت بقاء انسان در سیطره تاریخ به حساب آمده و در درگاه عالم هستی جاودانه خواهد ماند.