روابط ساختاری نیازهای بنیادین روان شناختی با سازگاری و احساس تعلق به مدرسه در دانش-آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه مشهد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 320 نفر دانش آموز دوره متوسطه دوم شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگواردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000 )، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات، 2005) استفاده گردید. داده های پژوهش حاضر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دادند اثر مستقیم و معناداری میان ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط با معلمان با سازگاری و احساس تعلق به مدرسه وجود دارد. به طوری که نیازهای بنیادین روان شناختی و سازگاری، 63 درصد از تغییرات احساس تعلق به مدرسه را تبیین می کردند. یافته ها نشان داد سازگاری دانش آموزان در رابطه ی بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی (در روابط با معلمان، مدیران و دوستان) و احساس تعلق به مدرسه نقش واسطه ای داشت. معلمان و مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های پژوهش حاضر، مشارکت و سازگاری دانش آموزان در مدرسه را تقویت کنند.