بازنمائی نقش زنان در سینما (سیاست گذاری های فرهنگی در سینمای قبل و پس از انقلاب اسلامی)
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
87-96
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه فرهنگ، ارزش ، اخلاق و هنر که از دل زندگی روزمره برخاسته است در عصر زندگی مدرن با چالش جدی مواجه شده است . سینما به عنوان ابزاری منحصر به فرد برای بیان و سامان بخشی مسایل زندگی علاقه رهایی بخش و انتقادی خود را در راستای کشف قواعد اخلاقی ایجاد نموده و بر آنست که از زندگی ابهام زدایی و با انتقاد به زبانی هنری آنها را بازنمایی کند . با مقایسه فیلم های سینمایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی درمی یابیم که مضامین و محتوای اصلی بیشتر فیلم های بعد از این تاریخ در ارتباط با موضوعات زنان متفاوت گردیده است. سؤالی که این پژوهش درصدد پاسخ دادن به آن است این است که با توجه به تضاد در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های فرهنگی در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی حضور زن ، در سینمای این دو دوره دارای چه تفاوت هایی در مضامین و محتوا بوده است . چهارچوب نظری مورد استفاده در این مقاله نظریه انتقادی در جامعه شناسی هنر است. این نظریه مبتنی بر فرضیه بازتاب است که هنر را آیینه جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن می داند. روش تحقیق اسنادی و توصیفی است . فرضیه پژوهش این است که "تفاوت معناداری بین بازنمایی زن در سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی در مضامین و محتواوجود دارد". مطالعات نشان داده که بازنمایی زن در دو دوره مورد بررسی تغییرات و تحولات چشمگیری داشته است. و این تغییرات در موارد مختلفی چون: میزان حضور زنان در فیلم ها، کیفیت مشاغل، نوع پوشش، مهارت های فردی، مضامین دیالوگ ها، میزان تحصیلات، اعتقادات، زبان، مکانیسم حل مشکلات شخصی و خانوادگی و غیره بوده است. نتیجه کلی اینکه تغییر در سیاست گذاری های فرهنگی در سینمای ایران باعث شکل گیری گونه متفاوتی از بازنمایی زن در فیلم های پس از انقلاب اسلامی شده است .