مقدمه ای بر راهکارهای ایجاد سازمان های یاد گیرنده در ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه ی سازمان های یادگیرنده، یک نظریه جدیدمدیریتی است که توسط "دکتر پیتر سنگه" از استادان انستیتوی فنی ماساچوست ارایه شده است. سنگه معتقد است در دنیای کنونی که دنیایی است پیچیده و با تغییرات سریع، سازمانها در صورتی می توانند مزایای رقابتی خود را حفظ کنند که به صورت موجودیتی واحد و یکپارچه قادر به یادگیری سریع تر نسبت به رقبا باشند.قابلیت های شخصی، آرمان مشترک، مدل های ذهنی، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی، پنج اصلی هستند که سنگه، ایجاد سازمان های یادگیرنده را مشروط به تحقق همزمان آنها می داند. مقدمات راهکارهای ایجاد سازمان های یادگیرنده را باید در شناسایی موانع این راه، و رفع آن ها جست و جو کرد. در ادبیات موضوع، موانع حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده به سه دسته تقسیم شده است: 1- موانع آغاز حرکت 2- موانع تداوم حرکت 3- موانع تثبیت حرکت. ولی در یک نگاه عمیق تر، می توان موانع آغاز حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده را به دو دسته تقسیم کرد: 1-موانع ایجاد عزم و انگیزه حرکت: موانعی که "جلوی تقاضا" برای حرکت را می گیرند. 2-موانع ایجاد اندازه و تکانه ی حرکت: موانعی که از "تحقق حرکت" جلوگیری می کنند. در این تحقیق، " موانع تقاضا برای حرکت"، موانع زیر بنایی نامیده شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادمه براساس روش دلفی و با نظرخواهی از صاحب نظران، موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران مورد مطالعه قرار گرفت که منجر به شناسایی چهار مانع به عنوان مهم ترین موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران گردید.