آسیب شناسی ترجمه ده جزء آخر قرآن از معزّی و پاینده بر اساس اصل تقابل معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، دریایی از معناست و به همین خاطر، برگردان آن از زبان عربی به فارسی و دیگر زبان ها، نیازمند درک ظرافت های زبانیِ آن است. امروزه دانش معنی شناسی، روش هایی را ارائه می دهد تا خواننده به کمک آن ها بهتر بتواند متن را بخواند و معناهای پنهان در آن را بفهمد. در سطح واژگان، روابط مفهومی واژگان در معنی شناسی مطرح شده است که روش هایی را پیش روی خواننده می نهد تا به کمک آن ها روابط میانِ واژگان یک متن را دریابد و دلالت های آن ها را کشف کند. یکی از این روابط، تقابل معنایی بین واژگان است. در این جستار، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اصل تقابل معنایی، سعی شده تا دلالت های واژگان متقابل قرآن در ده جزء آخر، فهم شود و با نقد معادل یابی معزّی و پاینده از این واژگان، آسیب های این معادل ها تبیین گردد. ضرورت و اهمیت این پژوهش از این رو است که مترجم را با گوشه ای از ظرافت های متون ادبی آشنا می کند و چالش های احتمالی را به او نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی توجهی به تقابل و تأکید بر معنای بنیادین واژه ها، عدم دقت در دلالت های چندگانه واژه های متقابل در بافت متن، غفلت از ساختار فرمی متقابل ها، عدم توجه به بافت و هم آیی دیگر واژه ها با واژه های متقابل و برگردان تقابل با معناهای ناقص، مهم ترین آسیب های دو ترجمه فوق است که سبب شده، معادل یابی ها در برخی مواضع، با نقص در انتقال معنا یا حشو همراه گردد.