ندا علی احمدی

ندا علی احمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

ارزیابی و اولویت بندی مناطق آزاد کشور و تاثیرآن در توسعه اقتصادی این مناطق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق آزاد تجاری توسعه اقتصادی اولویت بندی TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۳۸۳
با توجه به جایگاه و ارزش مناطق آزاد تجاری در اقتصاد جامعه به این مناطقی ضرورت یافته است. و اولویت بندی این مناطق با توجه به شاخص های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار می شود. به همین جهت در این مقاله به منظور تخصیص بهینه منابع اقتصادی کشور و تأثیر پذیری شاخص های اقتصادی، اولویت بندی هفت منطقه آزاد تجاری با استفاده از روش تصمیم گیری تاپسیس برای سال های 1385-1394 تخمین زده شده است و رتبه بندی نهایی مناطق آزاد تجاری صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش مذکور حاکی از آنست که براساس شاخص های صادرات، واردات، سرمایه گذاری داخلی و خارجی، ترانزیت، شرکت ها و موسسات ثبت شده، منطقه آزاد ماکو با شاخص شباهت 919/0بیشترین رتبه را به خود اختصاص داده و بعد از آن مناطق آزاد اروند، کیش، انزلی، ارس، قشم و چابهار قرار گرفته اند. از این رو می توان با تقویت شاخص هایی چون افزایش سرمایه گذاری خارجی و داخلی، صادرات و راه یافتن به بازار جهانی و منطقه ای به توسعه اقتصادی این مناطق کمک کرد.
۲.

ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر تولید محصولات باغی با رویکرد تولید تصادفی مورد پژوهی : محصول خرما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریسک تغییر اقلیم مدل جاست و پاپ عملکرد خرما کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۵۳۱
در این مطالعه برای ارزیابی اثر تغییرات اقلیم بر عملکرد و ریسک تولید محصول خرما در ایران از پارامترهای اقلیمی در مناطق گرم و مرطوب و گرم و خشک در بازه ی زمانی 95-1361 استفاده شد. ق تابع تولیدتصادفی جاست و پاپ برآوردگردید. نتایج شاخص های دما و بارش به ترتیب برای منطقه گرم و مرطوب 45/0 و 66/0 و منطقه گرم و خشک 04/3 و 18/0 می باشد که نشان دهنده اثرگذاری منطقه ای هستند. تغییرات سالانه آب و هوایی،باعث ایجاد شرایط نامساعد برای کشاورزان شد. تغییرات دمای حدی سالیانه و تغییرات نامنظم بارشی در طول سال های گذشته و همچنین تغییر اقلیم و گرم شدن هوا در آینده می تواند خطرات جدی برای کاهش محصول در بخش کشاورزی در پی داشته باشد. با توجه به تغییرات نابهنگام دما و بارش در مناطق گرم و خشک و گرم و مرطوب توصیه می شود که به منظور کاهش ریسک عملکرد خرما در این مناطق از از ارقام مقاوم خرما نسبت به تغییرات دمایی و بارشی استفاده شود.
۳.

ارزیابی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی خشکسالی توسعه اقتصادی معیشت پایدار سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
خشکسالی یکی از پدیده های هواشناختی و جدایی ناپذیر از شرایط اقلیمی در کشور ایران است و پیامدهای نامطلوب به همراه خواهد داشت. با توجه به خشکسالی های دهه اخیر و اثرات سوء آن بر اقتصاد و معیشت در منطقه سیستان، هدف از مطالعه حاضر شناسایی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی در شهرستان ها با روش FAHP و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار با روش FTOPSIS در منطقه سیستان است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج حاکی از آنست که وزن نهایی گزینه ها (شهرستان ها) با استفاده از شاخص های میزان تأثیر خشکسالی بر توسعه پایدار اقتصادی منطقه سیستان بدست آمده شهرستان نیمروز با وزن (28/0) در اولویت نخست و شهرستان های هامون، هیرمند، زهک و زابل با وزن های 24/0، 22/0، 13/0 و 10/0 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین نتایج برنامه ریزی استراتژی های بهینه معیشت پایدار در مواجهه با خشکسالی، شهرستان نیمروز در معیار های تسهیلات اعتباری و وام، ارائه وام های کم بهره و اعتبارات خرد به امور مرتبط با کشاورزی، حمایت های دولتی از سرمایه گذاری در صنایع کوچک و تبدیلی و صنایع دستی از طریق اعطای تسهیلات، نیروی انسانی مستعد و تحصیل کرده ، تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر محصولات کشاورزی از قبیل خشکسالی، سرمای زودرس و تهدید های محیطی (خشکسالی) نسبت به سایر شهرستان برتری دارد و این خود باعث شده است که شهرستان نیمروز در بدترین شرایط از لحاظ معیشت پایدار قرار گیرد و برنامه ریزی برای این منظور در این شهرستان در اولویت اول قرار بگیرد. این نتایج نشانگر عدم مدیریت کارا، برنامه ریزی و طرح زیست محیطی و اقتصادی در منطقه است و لازم است که توجه جدی به این مقوله شود. از جمله راهکارهایی که برای منطقه سیستان جهت توسعه اقتصادی و معیشت پایدار پیشنهاد می گردد اینست که مردم منطقه و کشاورزان به سمت مشاغلی به غیر از کشاورزی مانند کار در صنایع نوکار در منطقه و همچنین بازارچه مرزی روی آورند.
۴.

شناسایی مشکلات توسعه کسب و کار تعاونی ها در روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعاونی های روستایی تکنیک خاکستری سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
امروزه مسأله همکاری و با هم بودن با توجه به شرایط حاضر در منطقه سیستان بسیار مهم و ضروری است. منطقه سیستان با معضلاتی همچون بیکاری، نبود اشتغال پایدار و کاهش منابع آبی و کم رونقی بخش کشاورزی رنج می برد. اجرای کسب و کار تعاون روستا در مناطق روستایی باعث جلوگیری از هدررفت سرمایه ها و مزیت های روستاها می شود، اجرای کسب و کار تعاونی ها همچنین فرصت مناسبی به افراد تحصیل کرده روستا جهت استفاده از تحصیلات شان در راستای توسعه روستا و رشد اقتصادی روستا است. لذا با درنظر گرفتن اهمیت موضوع که برگرفته از اولویت های پژوهشی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سیستان و بلوچستان می باشد، هدف این پژوهش شناسایی مشکلات توسعه کسب و کار تعاونی ها در روستاهای منطقه سیستان بوده است. در این راستا 20 پرسشنامه بر پایه 68 گزینه و 13 شاخص تدوین شد که توسط خبرگان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سیستان و بلوچستان، اداره تعاونی روستایی استان سیستان بلوچستان، دفاتر بیمه شهرستان زاهدان و اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان تکمیل گردیده است. بدین منظور از تکنیک تئوری خاکستری (GRA) و نرم افزار GRA solver 2015 برای استخراج نتایج استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده، مهم ترین موانع و مشکلات تعاونی های منطقه سیستان عبارت است از: کمبود نقدینگی جهت تأمین سرمایه در گردش مالی که در اولویت اول جای گرفته است. همچنین عدم وجود بستر فرهنگی مناسب برای ارتقاء روحیه همکاری در اولویت دوم قرار گرفته است. از طرفی دیگر عدم آشنایی تحصیل کردگان دانشگاهی با ساختار و شیوه فعالیت در شرکت تعاونی و عدم ایجاد مراکز مشاوره برای راهنمایی و رفع مشکلات بیکاری شرکت های تعاونی در اولویت سوم جای گرفته است. بنابراین با توجه به نتایج حاصله لازم است زیرساخت های توسعه کسب و کار تعاونی ها در منطقه در جهت رفع موانع بازسازی شود.
۵.

تلفیق الگوی برنامه ریزی آرمانی چی بی شف و فوکوس-لاس جهت تعیین برنامه زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی کشت بهینه انرژی و محیط زیست ریسک تلفیق برنامه ریزی آرمانی چی بی شف و مدل فوکوس-لاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۷۹
بخش کشاورزی نقش اساسی و زیر بنایی در اقتصاد ملی هر کشوری دارد. امروزه متد هایی که برای تعیین الگوی کشت توأم با ریسک برای محصولات زراعی بکار می روند، اغلب در جهت افزایش رفاه کشاورزان و حداکثر سازی سود آنها قدم بر می دارند. در مطالعه حاضر، هدف تدوین الگوی بهینه کشت محصولات کشاورزی در شرایط ریسکی در منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان براساس داده های مقطعی 96- 1395می باشد. برای این منظور، از مدل تلفیقی برنامه ریزی آرمانی چی بی شف و مدل فوکوس-لاس شد. نتایج نشان داد که در زمین های بیش از 3 هکتار مقدار درآمد ناخالص، در مناطق زابل، زهک و هیرمند به ترتیب 1954567، 1324568 و 1245751 تومان و لاس در منطقه زابل و هیرمند به ترتیب 351254 و 4/253698 تومان در هکتار می باشد و این نتایج نشان دهنده این است که با افزایش سطح زیرکشت مزارع الگوهای تولید با چند محصول محدود را انتخاب می کنند و هرچه مزرعه کوچکتر شود برای کاهش ریسک درآمدی خود تنوع محصولات کشت شده را افزایش می دهد. از طرف دیگر با افزایش سطح زیرکشت مقدار مصرف آب کمتر شده و درآمدناخالص افزایش می یابد. در همه مزارع نمونه درآمد ناخالص بدست آمده بیش از نیاز خانوار برای نیازهای اولیه بوده و با استفاده از آن می تواند سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد. پیشنهاد می گردد که با اجرای سیاست یکپارچه سازی مزارع کوچک در منطقه سیستان، درآمد ناخالص کشاورزان را افزایش داده و همچنین موجب استفاده بهینه از نهاده ها می شود.
۶.

تخمین تابع عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی حوضه آبریز هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرضه تقاضا منطقه سیستان برآوردگر 3SLS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۸۸
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر آن می تواند، موجب کاراتر شدن سیاست ها و برنامه ریزی ها در بخش کشاورزی در منطقه می گردد. هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی سیاست های مورد نیار جهت تعادل عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی منطقه سیستان است. بنابراین جهت دستیابی به این اهداف، متغیرهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی در منطقه سیستان در حوضه آبریز هیرمند طی دوره زمانی 1397- 1379 با استفاده سیستم معادلات همزمان از روش حداقل مربعات سه مرحله ای بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی مانندسطح زیرکشت زراعی و باغی در بخش کشاورزی، نیروی کار بخش کشاورزی، سرمایه بخش کشاورزی، تقاضای آب بخش کشاورزی، قیمت محصولات کشاورزی اثر مثبت و معنی دار بر عرضه محصولات کشاورزی داشته اند. عوامل جمعیت و درآمد حاصل از بخش کشاورزی اثر مثبت و معنی دار و همچنین قیمت محصولات کشاورزی اثر منفی و معنی دار بر تقاضای محصولات کشاورزی داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان