بررسی تأثیر وام های خُرد بر سطح درآمد افراد و خروج از فقر: رویکرد شبیه سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
91 - 113
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: تأمین مالی خرد به عنوان استراتژی غالب فقرزدایی با هدف ایجاد کسب و کارهای خرد و رهایی از فقر، به افراد فقیر خدمات مالی ارائه می دهد. این پژوهش تأثیر بکارگیری وام های خرد بر رشد درآمد افراد و خروج آنها از خط فقر را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین با توجه به کمک مالی به صندوق تأمین مالی خرد، تغییر در میزان کمک مالی و تأثیر آن در خروج افراد از خط فقر مورد بحث قرار می گیرد. بعلاوه تأثیر بازاریابی و افزایش احتمال فروش به عنوان خدمات مکمل تأمین مالی خرد، در رشد درآمد مورد بررسی قرار می گیرد. لذا این پژوهش تأثیر ارائه وام های خرد صندوق تأمین مالی بر سطح درآمد افراد و خروج آنها از خط فقر را با در نظر گرفتن دو سیاست تغییر تعداد سال های کمک مالی به صندوق و افزایش احتمال فروش مورد بررسی قرار می دهد.روش ها: در صندوق های تأمین مالی خرد، نحوه تأمین منابع، شیوه اعتباردهی، شرایط متفاوت وام دهی و همچنین تعاملات بین افراد، نحوه عضویت آنها و تأثیرگذاری بر دریافت وام، فضای پیچیده ای را ایجاد می کند. ویژگی ها و رفتارهای ناهمگون افراد و همچنین تعاملات بین آنها در محیطی پویا، موجب پدید آمدن رویدادهای پیچیده ای می شود که استفاده از رویکرد شبیه سازی عامل بنیان می تواند به درک و مدل سازی آن کمک کند. مدل سازی و شبیه سازی عامل بنیان یک دیدگاه عاملی و یک رویکرد شبیه سازی از مجموعه ای از عوامل خودمختار، مستقل و تصمیم گیرنده است که به طور گسترده ای با هم در ارتباط بوده و تلاش می کند تا با مدل سازی رفتار عناصر فردی، نتایج نهایی سیستمی را بررسی کند. در این پژوهش از رویکرد شبیه سازی عامل بنیان استفاده شده است.یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان می دهد ارائه وام خرد سبب افزایش درآمد افراد گردیده و امکان خروج از فقر مطلق را برای اکثر افراد فراهم می آورد. در این تحقیق نرخ بهره را صفر لحاظ کردیم، نتایج نشان داد که موجودی صندوق مبتنی پس انداز و بازپرداخت اقساط می تواند افزایش می یابد بطوریکه تعداد وامهای پرداخت شده حتی در سیاست 2 سال کمک مالی نیز روندی افزایشی داشته است. از این رو با ارائه وامهای خرد بدون بهره و حتی محدودیت در مدت زمان کمک، می توان صندوق تأمین مالی خرد پایدار ایجاد نمود. همچنین سیاست تغییر تعداد سالهای کمک مالی به صندوق و افزایش سالهای کمک از سه سال به چهار سال تأثیر بسزایی در افزایش درآمد افراد ندارد و صندوق بر اساس پس انداز و دریافت بازپرداخت اقساط، امکان ادامه فعالیت خواهد داشت، اما افزایش تعداد سال های کمک سبب می گردد تعداد وا م های بیشتری به افراد عضو ارائه گردد بطوریکه در سیاست 2 و 3 و 4 سال کمک مالی به صندوق تعداد وامهای پرداخت شده به ترتیب برابر با 155، 221 و 278 مورد می باشد. همچنین نتایج مدل سازی سیاست افزایش احتمال فروش در رشد درآمد و خروج از فقر نشان داد که در سناریو با احتمال فروش 80 درصد، درآمد افراد و تعداد افراد بالای خط فقر نسبت به سناریو احتمال فروش 60 درصد، بسیار بیشتر است. در مجموع بررسی سیاست های تغییر تعداد سال های کمک مالی به صندوق و تغییر احتمال فروش نشان داد که کمک مالی بیشتر به صندوق، منجر به درآمد بیشتر افراد و خروج بیشتر آنها از خط فقر نمی گردد، بلکه آنچه باعث درآمد بیشتر می گردد کمک به بازاریابی و فروش بیشتر محصول است.نتیجه گیری: کاهش تعداد سالهای کمک به صندوق و بکارگیری منابع مالی آزاد شده ناشی از آن در جهت ایجاد بازار و افزایش احتمال فروش، سبب اثربخشی بیشتر سیاستهای فقرزدایی می گردد. به عبارتی چنانچه منابع کمک های مالی در راستای ایجاد بازارهای تضمینی و یا شکل دهی بازارهای دائمی برای افراد عضو صندوق صورت پذیرد، نسبت به افزایش سالهای کمک به صندوق، اثر اهرمی بیشتری جهت درآمدزایی و افراد ایجاد می نماید.