رضا خدابنده لو

رضا خدابنده لو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

کرونا و بازتولید اقتدارگرایی در دولتهای دمکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرونا اقتدارگرایی خرد سیاسی مردم‏سالاری دینی لیبرالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۹۸
با شیوع پاندمی کرونا، از جمله مسائلی که در حوزه سیاست بحث برانگیز شده است، تأثیر این بیماری بر ویژگی های دموکراتیک کشورهاست. ازآنجایی که برخی دولت ها بحران را عاملی برای انسجام داخلی و تحکیم قدرت خودارزیابی می کنند این احتمال مطرح است که شیوع کرونا بتواند نوع حکمرانی در جهان را به سوی پوپولیسم و اقتدارگرایی سوق دهد. در چرخش به اقتدارگرایی، نظارت دولت بر شهروندان با استفاده از فناوری های نوین تشدید می شود، مکانیسم های پاسخگویی، نظارت و تقسیم قدرت دچار اختلال شده و حقوق اساسی شهروندان همچون آزادی بیان و جریان شفاف اطلاع رسانی با تهدید مواجه می شوند و موضوع سانسور رسانه ها قوت می گیرد. شرایطی که درصورت امکان استقرار به توده ای شدن جوامع می انجامد. نوشتار حاضردر تبیین این جدال، با نظر به مکانیسم های خودسامان بخش خرد سیاسی مدرن در قالب لیبرالیسم، امتناعی بودن چرخش به اقتدارگرایی از نوع چینی و در مقابل درونی کردن و ترویج نوعی خودکنترلی و بسط نوعی اقتدارگرایی مدرن را مورد نشان می دهد و تأکید دارد که در جهان مدرن امروز تنها نظام مردم سالاری دینی می تواند بدون گرفتار آمدن در دوگانه اقتدارگرایی/ حفظ آزادی های فردی، می تواند تناسب گفتمانی خود را حفظ کند و این بیماری را کنترل نماید.
۲.

مدرنیته اروپامحور و سیاسی شدن سنت در جوامع مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اروپامحوری اسلام سیاسی سنت سیاسی شدن گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۵۶
غلبه یافتن گفتمان اسلام سیاسی در جدال گفتمانی با مدرنیته اروپامحور موجب فهمی از سنت شده است که می توان آن را بیشتر به واسطه دغدغه های سیاسی وپیوند آن با منابع «قدرت» فهمید. بدین معنی که اسلام سیاسی از یک سو سنت را به مثابه اصول مرجعی لحاظ می کند که برای ارزیابی انتقادی گذشته و امروز و ساختن آینده باید به آن بازگشت و از سوی دیگر، دعوت به سنت را به عنوان واکنشی در برابر چالش های سلطه غربی و دفاع از هویت خود بر می سازد. معنادهی به سنت در اسلام سیاسی به منظور سازمان دهی به یک نظم اجتماعی خودی و طرد دیگر نظم های اجتماعی است که مشخصاً از اروپامحوری منبعث شده اند. این ساختار را می توان سیاسی شدن سنت در عصر مدرن نامید. بر این اساس، برساخت سنت و انسجام عناصر آن را باید با توجه به شکل گیری فهم مدرن از آن، تابعی از روابط قدرت و حوزه تخاصمات گفتمانی درنظر گرفت که به واسطه آن جریان سنت در مقام یک عامل هویت بخش به خود و تمایزآفریندر مقابل دیگری ظاهر می شود. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیل گفتمانی و با فرض اینکه تولید معنا و اندیشه در تثبیت قدرت ضروری است، بازنمایی و برساخت سنت در اسلام سیاسی را تابعی از روابط قدرت دانسته و در تقابل با گفتمان اروپامحوری تحلیل کرده است.
۳.

اروپامحوری و تأثیر قدرت-دانش در شکلگیری علوم انسانی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۳۰
رابطه میان قدرت و دانش در چشم انداز هستی شناختی از جمله مسائلی است که در قلمرو علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته است. در قرن بیستم فوکو با تفصیل روش تبارشناختی نیچه به این اعتقاد بنیادین هستی شناختی دست یافت که قدرت دانش را تولید می کند و این دو مستقیماً بر یکدیگر تأثیرگذارند. نتیجه ای که این موضع هستی شناختی در زمینه معرفت شناسی داشت، این بود که علم ویژگی عینیت و یا به عبارتی دیگر بازنمایی حقیقت را ندارد؛ بلکه اساساً بازنماینده قدرت و منافع بشری است. براین اساس می توان گفت که دانش علوم انسانی جدید برآمده از روابط قدرت بوده و تبارشناسی گفتمان های آن نشان از مناسبات قدرت-دانش در برساختن و اشاعه ارزش های علم انسانی مدرن و در مقابل طرد و نفی ارزش های قدیم دارد. این پژوهش چگونگی درگیری تاریخی علوم انسانی مدرن با منافع و قدرت اروپایی در مقابل دیگر جوامع را نشان می دهد و بررسی می کند که چگونه علوم انسانی مدرن حاصل روابط قدرت – دانش گفتمان اروپامحوری بوده و مفصل بندی خاص آن گفتمان را همراه خود دارد

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان