گستره و ویژگی های قاعده استاپل در حقوق عمومی داخلی
قاعده استاپل امروزه نقش موثری در تحقق دادرسی مبتنی بر عدالت و انصاف ایفا می کند. قاعده استاپل متضمن دو عنصر اساسی تضاد و تناقض در گفتگو و رفتار طرفی است که مشمول استاپل می باشد و باتوجه به اینکه مبنای قاعده مزبور اصل ضرورت حسن نیت است حقوق خصوصی آن را وسیله ای برای نیل به عدالت و انصاف می داند. در واقع قاعده استاپل همان ادبیاتی است که به صورت کلاسیک و سنتی در دهه های اولیه شناسایی انتظارات مشروع از آن استفاده می شده است، این اصل همانند قاعده استاپل به نوعی به ثبات حقوق افراد کمک می کند با این تفاوت که قلمرو اعمال انتظارات مشروع صرفا در حوزه حقوق عمومی و در ارتباط میان افراد و دولت می باشد. از اهداف پژوهش حاضر معرفی قاعده استاپل و کارکرد آن در حوزه حقوق عمومی داخلی می باشد. سوال اصلی که برای پژوهش حاضر مدنظر است این می باشد که گستره و ویژگی های قاعده استاپل در حقوق عمومی داخلی چیست که به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به سوال فوق می باشد. یافته های پژوهش بیان دارد که قاعده استاپل بعنوان یکی از اصول بنیادین حقوق، امروزه در حقوق بین الملل و حقوق داخلی دارای کاربرد و فواید فروانی است. یکی از اثرات مهم قاعده این است که دولت ها را ماخوذ به رفتار و گفتار و توصیف هایی می نماید که گفته می شود به لحاظ حقوقی الزام آور نیستند چرا که آنچه دولت ها انجام می دهند دال بر قصد و اعتقاد و برداشت حقوقی آنها از یک واقعیت است و نمی توانند هر وقت منافع شان ایجاب نمود موضع و رفتاری متناقض با گذشته اتخاذ نمایند.