امیرحسین مقدس

امیرحسین مقدس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بازاندیشی در سیر تحول مفهوم «بربر» در یونان عصر عتیق (از نبرد ترویا تا جنگ های یونانی-پارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونان باستان دیگری سازی بربر برده هومر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
در متون بازمانده از عصر کلاسیک یونان (حدود 507-323پ.م) به واژه ای پُربسامد -به ویژه برای اشاره به پارسیان هخامنشی- برمی خوریم که امروز هم در ادبیات سیاسی جهان کاربرد دارد: «بربر» یا براساس تلفظ تاریخی آن، «بَربَرُس» ( βάρβαρος ). این واژه که نخستین بار در سرود دوم از «ایلیاد» هومر به صورت βαρβαρόφωνος (= بربر-زبان/ بربر-آوا) برای اشاره به کاریاییان به کار رفته است، تنها دلالت بر «ناهم سانیِ زبانی» داشت و «بیگانه» معنا می داد. طی سده هفتم تا ششم پیش از میلاد، استعمال این واژه فزونی یافت و از آن نه تنها برای «دیگری سازی»[1] زبانی، بلکه برای اشاره به «تمایزاتِ فرهنگی» و «ارزش گذاری نظام اجتماعی اغیار» استفاده شد. در پژوهش پیش رو، نگارندگان بر آن بوده اند تا با تدقیق در ایلیاد هومر و پاره نوشته های یونانی بازمانده از سده ششم پیش از میلاد (عصر عتیق: حدود 800-507پ.م)، دلالت های معنایی واژه بربر را -به مثابه مفهومی غیریّت ساز- وا پژوهیده، نقاط عطف تحول آن را برجسته سازند. یافته های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از روش تبیین عقلانی فراهم آمده، نشان می دهد که واژه بربر از همان سپیده دمان یادکردش در چکامه هومر، با دلالت های (تلویحاً یا صراحتاً) منفی عجین بوده است. همچنین با اصلاحات سولون در آتن و رشد فزاینده «به بردگی گیری» غیریونانیان در جهان یونانی سده ششم پیش از میلاد، رفته رفته مرز میان دو مفهوم «بربر» و «برده» برداشته شد و تحقیر «بردگان بربر» به شکل گیری ایده «برتری یونانی بر غیریونانی» انجامید.   [1]. Othering
۲.

الگویابی معادلات ساختاری نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز در رابطه بین تعهد سبز مدیریت ارشد و عملکرد زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
تعهد سبز و عملکرد زیست محیطی نتیجه احساس نگرانی های افراد در سازمان نسبت به مسائل زیست محیطی است. البته در ادبیات دانشگاهی اجماعی در خصوص تعریف تعهد در مورد مسائل زیست محیطی وجود ندارد و حتی بالاتر از این، شاید هیچ درک درستی از تعهد برخاسته از افراد و سازمان وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر الگویابی معادلات ساختاری تاثیر تعهد سبز مدیریت ارشد بر عملکرد زیست محیطی با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز (مطالعه موردی شرکت های تولیدی شهرکرد) می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. در این پژوهش برای سنجش متغیر تعهد سبز مدیریت ارشد از پرسشنامه دیلی و همکاران(2007)، برای سنجش متغیر منابع انسانی سبز از پرسشنامه جابور(2011) ، برای سنجش عملکرد زیست محیطی ازپرسشنامه کیم وهمکاران(2016)استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 168 نفر از مدیران شرکت های تولیدی شهر شهرکرد می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 117 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس استفاده گردیده است.نتایج نشان می دهد که تعهد سبز مدیریت ارشد بر عملکرد زیست محیطی شرکت تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین تعهد سبز مدیریت ارشد بر مدیریت منابع انسانی سبز شرکت تأثیر مثبت معنادار دارد. اما مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی تأثیر مثبت ندارد.
۳.

کالبدشناسی رستم در جهان پیشاشاهنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم شاهنامه ایندره سورنا بهیشمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۶۳
رستم دریچه ای را می ماند که همواره رو به آرمان هایِ نوپدیدِ مردمِ این سامان گشوده می شود و رستاخیزهایِ مکرّرِ جنابش در اقالیمِ فرهنگ نشان می دهد که هنوز چهره ای اساطیری این توان را دارد که پاسخ گوی نیازهای تاریخی ایرانیان باشد. اگر بر این قول متفق باشیم که «اسطوره» و «تاریخ» می توانند زایاننده «حماسه» باشند، با نظربستن به شاهنامه ، سؤالی که ذهن همگان را به خود مشغول خواهد داشت، این خواهد بود که برجسته ترین پهلوانِ حماسه ملّی (که خود وزنه ای گران برای دومین پاره از سه گانه بلندآوازه شاهنامه است)، از کدامین زِهدانِ تاریخی یا اساطیری (یا حتی حماسی) برون جسته و بازنمایاننده کدامین ایزد یا شخصیت ایرانی/اَنیرانی است. نگارندگان برای پاسخ به این مسئله، با تدقیق در منابعِ موجود، خویشکاری هایِ رستم و همتایانش را در «اسطوره»، «تاریخ» و «حماسه »هایِ ایران و ملل همجوار از نظر گذرانیده و متناسب با زمان و امکانات خود بدین پرسش پاسخی درخور داده اند. یافته های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به صورتِ تطبیقی تحلیلی فراهم آمده است، نشان می دهد که رستمِ شاهنامه -کیفیتاً و کمیتاً- میراث دارِ «ایندره هندی» (از لحاظ اسطوره ای)، «سورنایِ حرّان» (از لحاظ تاریخی) و «بهیشمه هندی» (از لحاظ حماسی) است.
۴.

نیرانِ ایران؛ دیگر بودگی انیران در ایران باستانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگربودگی هویت ایران انیران توران هفت کشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۴۲۰
شکل گیری هویّت جمعی امری دو سویه است و سِوایِ «تعاملات درونی»، «تعارضات بیرونی» نیز بر پیدایش این انگاره تأثیر می گذارد. در پژوهش حاضر که به صورت توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای فراهم آمده، یکی از مراحلِ هویّت ساز هر تمدّن که همانا شکل گیریِ غیریّت است، در اساطیر و تاریخ ایران کاویده شده و بازه مورد نظرِ این پژوهشْ از سده دوازدهم پیش از میلاد مسیح -یعنی عصر احتمالی زردشت و زمانه شکل گیریِ گاهان- تا سده هفتم میلادی، مصادف با سقوط شاهنشاهی ساسانی، در نظر گرفته شده است. این پژوهش خاصّه در جستجوی پاسخی درخور به این دو پرسش است که چه عناصری در ترسیم مرزهای «فرهنگی-سیاسی» قلمروی ایران در عصر باستان تأثیرگذار بوده و ایرانیان، در آن روزگاران، به کدامین ساخت های قومی-سیاسی به چشمِ دیگری می نگریستند. در پاسخ به نخستین سؤال باید گفت که «دین» و «شیوه معیشت»، دو مؤلفه اصلی در مرزبندی میانِ «خودِ آریایی (و سپس ایرانی)» و «دیگریِ انیرانی» بوده است. همچنین، با تتبع در متونِ باستانی مشخص شد که تورانیان (و در رأس ایشان افراسیاب)، ضحّاک، مقدونیان و خاصّه شخص اسکندر، رومیان و در نهایت تازیان، دیگری هایِ تاریخی-اساطیری ایران در عصر باستان بوده اند.
۵.

کژخوانی های ویلبرفورث کلارک از گویش شیرازی و مثلّث حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش شیرازی ملمّع مثلّث حافظ ویلبرفورث کلارک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۴۸۶
بر اساس آنچه در آثار مورخین دوران اسلامی آمده است، قدمت شهر شیراز به نخستین سده پس از اسلام بازمی گردد؛ امّا پیشینه زبان شناختی گویش شیرازی حاکی از دیرینگی باستانی این شهر دارد. گویش مردم شیراز در طول حیات خود سه دوره تاریخی را پشت سر گذاشته است: دوره نخست، دوران باستان و پیش از اسلام است که با شواهد غیرمستقیم، امّا بر پایه اصول زبان شناسی قابل ردیابی است. دوره دوم، در بازه ای مابین قرون هفتم تا نهم هجری خلاصه می شود. این ایّام، روزبازار رواج و روایی گویش شیرازی است. از قرن دوازدهم هجری، با به تخت نشستن شهریار زند و نام برآوردن شیراز به عنوان پایتخت ایران، گویش شیرازی رفته رفته به لهجه ای از زبان فارسی بدل شد. امّا با مهجور شدن این گویش، فهم و بازسازی آن نه تنها برای عامّه مردم، که برای ادیبان و مترجمان نیز کاری بس دشوار گشت. در این جستار، که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به صورت تحلیلی فراهم آمده، سعی بر آن است تا ضمن بررسی پیشینه پژوهشی در باب گویش شیرازی، چند و چون ترجمه مثلّث معروف حافظ، موسوم به برگردان هنری ویلبرفورث کلارک، مورد تأمّل قرار گرفته و نشان داده شود که ویلبرفورث کلارک در فهم و به تبع آن، ترجمه متن مذکور، به سهوهای متعددی گرفتار آمده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان