عادل سپهر

عادل سپهر

مدرک تحصیلی: استادیار گروه منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

اولویّت بندی مکان های مستعد دفن پسماند شهر مشهد با تأکید بر شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشهد پسماند خانگی روش تاپسیس معیارهای ژئومورفولوژیک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۸۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۰۲۵
رشد روزافزون جمعیّت شهرها و کلان شهرها ضمن ایجاد فرصت­های مناسب جهت توسعه فیزیکی - کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه، نیاز به مدیریت شهری را در برنامه­ریزی محیط زیست کلان شهرها ضروری کرده است. افزایش تولید زباله­های خانگی، از جمله چالش های محیط زیستی گریبانگیر اکثر کلان شهرها در سال­های اخیر است، به گونه­ای که انتخاب مکان مناسب دفن این پسماندها با توجه به شرایط مکانی، از اولویت­های مدیریت شهری است. شهر مشهد، با بیش از 3 میلیون نفر جمعیّت، دومین کلا ن شهر ایران، دومین شهر مذهبی جهان و پایتخت معنوی ایران است که با تولید حجم وسیعی از زباله های خانگی در دهه اخیر روبه رو است. شناخت مناطق مستعد دفن زباله های مذکور، از مسائل مهم مدیریت پسماندها در این کلان شهر محسوب می­شود. هدف این پژوهش مکان گزینی مناطق مناسب دفن پسماند خانگی کلان شهر مشهد بر پایه ی شاخص های ژئومورفیک بوده است. بدین منظور با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره رتبه ای تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، پنج مکان دفن پسماند شناسایی، اولویّت بندی و مکان یابی گردید. رتبه بندی مناطق دفن پسماند بر اساس هفت معیار ژئومورفولوژیک شیب، جنس سنگ بستر، فاصله از گسل، فاصله از آب سطحی، عمق آب زیرزمینی، کاربری اراضی و تیپ ژئومورفولوژی انجام گرفته است. با استفاده از الگوریتم تاپسیس شاخص ها امتیازدهی و وزن دهی شد و در نهایت، رتبه بندی مناطق، صورت گرفت. همچنین، با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، مقایسه زوجی بین شاخص ها انجام و اهمیت معیارها و نقش مؤثر هرکدام در انتخاب مناطق مشخص شد. نتایج نشان دهنده ی آن است که منطقه ی دو - مکان جدید دفن پسماند واقع در جاده میامی- در رتبه ی نخست دفن زباله قرار دارد. همچنین منطقه یک، واقع در جاده نیشابور، که مکان قدیم دفن زباله های شهر مشهد بوده است، در این رتبه بندی، جایگاه مناسبی را کسب نکرده است.
۲۲.

ژئوسیستم های نامتعادل: تحلیل قوانین لیاپانوف در شکل گیری الگوها (نوآوری در حوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ژئوسیستم نامتعادل لیاپانوف الگوهای مکانی ترمودینامیک غیرخطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۶۰۶
زمانی که صحبت از تعادل در ژئومورفولوژی می شود، بی شک قبل از هر چیز، چرخه فرسایشی دیویس در ذهن نقش می بندد. در برابر نگاه ایستایی به تحولات لندفرم ها، تفکر تعادل پویا یا تعادل دینامیکی که ریشه در پژوهش های جیلبرت دارد، قرار گرفته است. سوال اصلی اینجاست که آیا همه سیستم های باز نظیر ژئوسیستم ها در هر مکان و زمان، حالت تعادل را جستجو می کنند؟ فارغ از اینکه به تفکر دیویس و اصل ایستایی تحولات اعتقاد داشته باشیم یا به تعادل پویا در نگاه جیلبرت باور ذهنی خود را پرورش داده باشیم، پاسخ به این سوال را باید در قوانین ترمودینامیک غیرخطی کنکاش کرد. در اینجا دیگر قوانین مکانیک نیوتنی که براحتی کلید نظریه دیویس است قادر نخواهد بود تا بر شکل گیری و فروپاشی الگوها، تغییرات لحظه ای ژئوسیستم ها، پاسخ ها و اشکال کاتاستروفی و وجود الگوهای فراکتالی پاسخ دهد. تئوری پایداری لیاپانوف درک دقیقی از بازخوردهای مثبت و منفی ژئوسیستم ها ارائه می دهد. لیاپانوف نشان داد که واگرایی در زمان، پیدایش الگوهای آشوب را به همراه دارد. دینامیک الگوهای مکانی شکل گرفته در ژئوسیستم ها، علاوه بر وجود شرایط نامتعادل، بیانگر وقوع نقاط تعادلی جدید در طی زمان است. اگر بر پایه اصل انتروپی پذیرفته ایم که همه سیستم های باز تعادل خود را در حداکثر انتروپی کنکاش می کنند، می بایست متصور شد که زمین به عنوان یک ژئوسیستم ماکرو و سایر ژئوسیستم ها و اکوسیستم های موجود در آن هنوز به نقطه محتوم ماکزیمم انتروپی دست نیافته اند. لذا دینامیکی از تحولات و تغییرات چشم انداز را در ژئوسیستم های زمین و تمامی سیستم های باز موجود در آن شاهد هستیم. این دینامیک با بروز الگوهای دوره ای، آشوب و اشکال فراکتالی در ژئوسیستم ها همراه است. در این مقاله سعی شده است تا قوانین پایداری حاکم در شرایط ناتعادلی در ژئوسیستم ها بر پایه نظریه لیاپانوف و ترمودینامیک غیرخطی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می-دهد که خودتنظیمی حاصل از اتلاف انرژی در سیستم، الگوهای مکانی و رفتارهای آشوب گونه را در محدوده ناتعادلی رقم می زند که دینامیک این رفتارها، می تواند به مثابه کلیدی در پیش بینی پاسخ های ژئوسیستم به اغتشاشات محیطی ملاک عمل قرار گیرد.
۲۳.

استفاده از روابط مونت کارلو در کاهش عدم اطمینان مقایسات زوجی شاخص های بیابان زایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدم قطعیت مونت کارلو شاخص های بیابان زایی شاخص مقایسه زوجی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۶۵۶
روش های مونت کارلو یک طبقه از الگوریتم های محاسبه گر می باشند که برای محاسبه نتایج خود بر نمونه گیری های تکرار شونده تصادفی اتکاء می کنند. روش های مونت کارلو برای شبیه سازی پدیده هایی که عدم قطعیت زیادی در ورودی های آنها وجود دارد مفید هستند. هدف از این مطالعه، بررسی عدم اطمینان حاصل از قضاوت ها و عناصر ماتریس تصمیم در ارزیابی شاخص های موثر در بیابان زایی می باشد. به منظور کاهش عدم اطمینان در ماتریس مقایسات زوجی غیر دقیق از شبیه سازی و تکرارهای مونت کارلو بهره گرفته شد. در این مقاله عدم اطمینان ناشی از اطلاعات تصمیم گیرندگان و داده ها و عناصری که محیط تصمیم در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد بررسی شده است. در این پژوهش با تکیه بر محاسبات و تکرارهای تصادفی مونت کارلو، برتری گزینه Xi موثر در بیابانی شدن را بر Xk آزمون شده است. با استفاده از یک انتگرال چند بعدی برنامه مقایسات زوجی شاخص ها به گونه ای که به گزینه Xi رتبه پایین تری از Xk تعلق گیرد در محیط جاوا (JAVA) نوشته و تکرارهای مونت کارلو برای ارزش ها انجام یافت. نتایج شبیه سازی مونت کارلو بازگوکننده آن بود که با افزایش تعداد تکرارهای شبیه سازی، وزن نسبی گزینه های تصمیم به حالت ثبات و پایایی می رسد. نتایج شبیه سازی نشان داد که شاخص های فرسایش بادی، فرسایش آبی، تغییرات کاربری اراضی، کاهش تاج پوشش، کاهش بیومس و تولید، تراکم بالای چرا (چرای بیش از حد)، کاهش کیفیت مراتع (از بین رفتن مراتع خوب) و توسعه اراضی زیر کشت مهم ترین عوامل در بیابانی شدن اراضی ایران می باشند.
۲۴.

تحلیل شاخص های اثرگذار بر توسعه اکوتوریسم در مناطق بیابانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران پایداری اکوتوریسم بیابان ژئوتوپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۷ تعداد دانلود : ۶۹۸
با شنیدن نام بیابان، آنچه بیش از هر چیز دیگری در ذهن عام تصور خواهد شد، محیطی خشک، بی آب و عاری از پوشش گیاهی است که برای آن ارزش اکوسیستمی را متصور نمی شوند، در حالی که بیابان چالشی بوم شناختی در حیات کره زمین است. درمقابل در تفکر سیستمی، بیابان نه تنها به دلیل وجود گونه هایی منحصربه فرد و توان اکولوژیکی ویژه نعمتی الهی به شمار می رود، بلکه قابلیت ها و ارزش های اقتصادی اجتماعی آن، توان بالایی را برای این بوم زیست رقم زده است. این پژوهش برآن است تا با نگاه به جاذبه ها و قابلیت های زیستی و اقتصادی بیابان ها، ذهن را متوجه امکان سنجی جاذبه های بوم شناختی قابل سرمایه گذاری در بیابان های ایران و توجه به اکوتوریسم در این نواحی کند؛ زیرا بیابان یک منبع اقتصادی بی مانند و مستعد است که در راستای اهداف توسعه پایدار، موجب حفاظت زیستی و سودآوری اقتصادی این مناطق می شود. در پژوهش پیش رو، به منظور بررسی و تعیین ابعاد مختلف اکوتوریسم پایدار بیابان های ایران با کمک الگوریتم دلفی، به تعیین اهداف مورد نظر پرداخته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نظرات متخصصان مختلف، شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شناسایی و از تحلیل عاملی برای تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته های تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که پنج عامل گسترش مشارکت، تحول کالبدی، افزایش آگاهی محیطی، افزایش جمعیت و افزایش قیمت زمین با درصد واریانس 893/69، بیشترین آثار مثبت ناشی از تغییرات مربوط به پیامدهای اکوتوریسم نواحی بیابانی را تبیین می کنند و 107/30 درصد مربوط به پیامدهای منفی بوده است. این امر نشان دهنده اثرگذاری پیامدهای مثبت بیش از پیامدهای منفی است. با توجه به ابعاد و شاخص های اکوتوریسم، با اطمینان به نسبت خوبی می توان انتظار داشت که اکوتوریسم زمینه های رونق اقتصادی اجتماعی جوامع بیابانی و حفاطت از طبیعت بیابان را به همراه داشته باشد.
۲۵.

تهیه نقشه حساسیت پذیری زمین لغزش دامنه های شمالی بینالود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش حساسیت پذیری الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور دامنه های شمالی بینالود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۳۵۸
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
۲۶.

ژئومورفوتوریستم کوهستان کلات: بررسی همبستگی میان چشمه ها و سازندهای زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشمه سازندهای زمین شناسی ژئومورفوتوریسم تحلیل پراکنش فضایی شهرستان کلات.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۹ تعداد دانلود : ۷۲۷
اساس ژئومورفوتوریسم را پتانسیل­های زمین شناسی و چشم اندازهای ژئومورفولوژی در هر منطقه­ای برای جذب گردشگر تشکیل داده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پراکنش چشمه­ها در سطح شهرستان کلات به عنوان جاذبه­های نقطه­ای واجد ارزش ژئومورفوتوریسم در واحد ارضی هر کدام از سازندهای زمین شناسی است. شهرستان کلات در دامنه­های شمالی زون کوهستانی کپه داغ قرار دارد که پوشیده از سازندهای آهکی چین خورده دوره ژوراسیک است. در این مطالعه از روش زمین مختصات جاذبه­های زمین شناختی و ژئومورفولوژی استفاده شده است. در ابتدا نقاط مورد نظر توسط GPS شناسایی و نمونه برداری شدند و سپس با کمک تحلیل­های فضایی و منطقه­بندی در ArcGIS ، همبستگی میان تمرکز جاذبه­ها در واحدهای ارضی هر سازند زمین شناسی ارزشیابی گردید. همبستگی بین پراکنش چشمه ها و مجموع آبدهی سالانه آنها در واحد ارضی هر کدام از سازندها طبق آزمون پیرسون نشان دهنده همبستگی قوی در بازه معناداری 95% بود ( R2=0.8 ). منطقه­بندی فضایی چشمه­ها در GIS هم نشان داد که ظهور چشمه­ها بیشترین تمرکز را در سازندهای شوریجه، سنگانه، تیرگان و مزدوران داشته اند و همین طور بیشترین آبدهی سالانه چشمه­ها به ترتیب در سازندهای تیرگان، مزدوران، شوریجه و آبدراز به وقوع پیوسته است. مقایسه نتایج با مشاهدات میدانی هم مشخص کرد که چشمه ها و سایر مظاهر ژئومورفوتوریستی در منطقه عموماً بر روی سازندهای آهکی ضخیم لایه همچون سازند مزدوران و تیرگان نمود بیشتری داشته است. چشمه ها و آبشارهای واقع در این قلمروها نیز سایت ها ی گردشگری مهمی چون قره سو، اورتاکند، زاوین و سینی را به وجود آورده است. در پایان می توان گفت که سازندهای آهکی پتانسیل بالاتری را از نظر برخورداری از پدیده های ژئومورفوتوریستی همچون چشمه ها دارند.
۲۷.

ایجاد سامانه شاخص های بیابان زایی بر اساس DPSIR (بهره گیری از روش فازی- تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فازی مدیریت ریسک بیابان زایی DPSIR تاپسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۹ تعداد دانلود : ۶۷۳
مطالعات ارزیابی و پایش بیابان­زایی بر روی داده­ها و شاخص­های درست و دقیق به منظور تعیین شاخص­های بیابان­زایی برای بکارگیری در برنامه­های کاهش و جلوگیری از فرایند بیابان­زایی متمرکز شده است. آنچه در ارزیابی بیابان­زایی مهم به نظر می­رسد امتیازدهی برای اولویت­بندی و رتبه­بندی شاخص­های بیابان­زایی به گونه­ای است که در برنامه­های کاهش اثرات این فرایند، قابل استناد باشد. هدف رتبه­بندی، ترتیب­بندی، آرایش داده­ها و دادن امتیاز به شاخص­هاست. در بسیاری از موارد در رتبه­بندی شاخص­ها، ابهام و عدم اطمینان وجود دارد. در این پژوهش با کمک تئوری فازی و تلفیق آن با روش­های تصمیم­گیری چند شاخصه به تعیین سامانه شاخص بیابان­زایی به منظور مدیریت ریسک این پدیده پرداخته شده است. در ابتدا شاخص­های موثر در بیابان­زایی شناسایی و به وسیله گروه خبرگان ارزیابی و اهمیت هر شاخص تعیین گردید. در نهایت، با تلفیق فازی و روش تاپسیس در قالب مجموعه مثلثی فازی، شاخص­ها رتبه­بندی و سامانه شاخص­های بیابان­زایی برای مدیریت ریسک تعیین شد. نتایج پژوهش نشان می­دهد که شاخص­های مربوط به پوشش گیاهی و شاخص­های فشار، اهمیت بالا در بیابانی شدن دارند. بنابراین، در مدیریت ریسک بیابان­زایی نقش مهم­تری نیز دارند. همچنین ارزیابی­ها موید توان بالای تلفیق فازی و روش تاپسیس در کاهش ابهام است. لازم به ذکر است این پژوهش در قالب پروژه DesertWatch و انتخاب شاخص­ها بر اساس DPSIR بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان