بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش مرزنشینان بانه ای به قاچاق کالا (زمینه ها و راه کارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
33 - 56
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قاچاق کالا پدیده ای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که توانسته نظام اقتصادی، اجتماعی و به تبع آن نظام سیاسی و امنیت ملی کشورها را در معرض تهدید قرار دهد، پژوهش حاضر نیز برخلاف اذعان به چند علیتی بودن قاچاق، صرفاً به دنبال شناخت رابطه بین متغیرهای اجتماعی و گرایش مرزنشینان بانه ای به قاچاق کالا می باشد.
روش شناسی: روش تحقیق در پژوهش حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه به همراه مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل مرزنشینان شاغل در امر قاچاق شهرستان بانه در سال 1393 می باشد. حجم نمونه 381 نفر بوده که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه بندی نامتناسب جامعه نمونه به سه دسته کولبران، بازاریان و قاچاقچیان تقسیم شده و در مرحله بعد برای بازاریان و کولبران از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس استفاده شده و برای قاچاقچیان از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که بین فشار ساختاری با متغیر وابسته (گرایش و پذیرش قاچاق به عنوان یک شغل مشروع) ارتباط معنی داری به صورت مستقیم و مثبت وجود دارد. همبستگی بین تعهد اجتماعی و گرایش ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد؛ همچنین بین رده های سنی و سطوح تحصیلی مختلف در گرایش به قاچاق کالا تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: تحلیل نظری یافته های تحقیق با توجه به بافت فرهنگی و اقتصادی بانه حاکی از وجود رابطه معنی دار بین عوامل اجتماعی و گرایش به قاچاق کالا است، البته این رابطه تحت تأثیر توسعه نیافتگی همه جانبه منطقه قرار گرفته است.