تجربه زیسته اقدام به خودکشی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته اقدام به خودکشی در افرادِ با سابقه خودکشی بود. در این مطالعه ی پدیدارشناسی، داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار و عمیق با 20 شرکت کننده (11 زن و 9 مرد) جمع آوری شد. در این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی توصیفی «کولایزی» استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به استخراج 6 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی شد. مضمون مرکزیِ استخراج شده از این پژوهش «اقدام به خودکشی به عنوان راه چاره» با مضمون فرعی «راهی برای رهایی یا بیانگری» بود. مضامین دیگر این پژوهش شامل ادراک مشکلات درون فردی با دو مضمون فرعیِ احساس بی معنایی و تکانش گری؛ ادراک مشکلات بین فردی شامل دو زیرمضمون تجربه شکست های عاطفی و ادراک عدم پذیرش و طرد از سوی دیگران؛ ادراک آشفتگی در فضای خانواده شامل سه مضمون فرعیِ تجارب ناخوشایند در دوران کودکی، ادراک تنش در روابط زناشویی و تعارض والد-نوجوانان در کنترل و استقلال؛ عدم پذیرش هویت فرهنگی و اجتماعی شامل دو مضمون فرعی شکاف بین نسلی و ادراک عدم معنابخشی مذهب. آخرین مضمون، فقر و مشکلات مالی بود که شامل مضمون فرعی ادراک مشکلات اقتصادی و مالی بود. تحقیق حاضر نشان داد، خودکشی یک کلیت پیچیده و چندبعدی است که در یک ساختار کلی تنش در ابعاد درون فردی، بین فردی، خانوادگی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی را به هم مرتبط می کند. بنابراین، برای هرگونه برنامه پیش گیرانه، مشاوره و مداخله در بحران خودکشی باید به روابط ساختاری بین مشکلات درون فردی، بین فردی، خانوادگی و فرهنگی-اجتماعی شود.