مرضیه افضلی ننیز

مرضیه افضلی ننیز

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های شهر هوشمند اولویت بندی شاخص ها هوشمندسازی شهر کرمان آزمون فریدمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۷ تعداد دانلود : ۶۴۲
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
۲.

تحلیل ملزومات فرایندیِ مدیریتی در هوشمندسازی شهر (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آینده نگری شهر هوشمند هوشمندسازی ملزومات فرآیندی شهر کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۴۰۵
تبیین موضوع: اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص شهر هوشمند، در دنیا و حتی در ایران صورت گرفته؛ اما همچنان پروژه های هوشمندسازی شهرها در برخی از این کشورها و از جمله ایران عقیم مانده است. هنگامی که این تعاریف در یک ظرف واحد مورد بررسی مجدد قرار می گیرند، وجود خلأ هایی در آنها به نظر می رسد. از آنجا که این تعاریف و بررسی هایِ دارای خلأ، مبنای نظری بسیاری از کارهای عملیاتی در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم قرار گرفته، لذا خود، عامل بسیاری از عقیم سازی این پروژه هاست. روش: این تحقیق توسعه ای که با نگاهی آینده نگارانه با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) انجام شده است. یافته های آن به دو بخش مروری و تحلیلی – توصیفی تقسیم بندی می شود. یافته ها: در ایران یکی از مسائل مبتلابه هوشمندسازی شهرها، نبود فرآیند و غیرسیستماتیک عمل کردن در مسیر هوشمندسازی است. در این تحقیق نیز از نگاه کارشناسان، هیچکدام از الزامات فرایندهای اساسی ده گانه در مدیریت هوشمند شهر کرمان در نظر گرفته نشده است. فرآیندهایی که ضمانت سیستماتیک عمل کردن در اجرای پروژه های هوشمندسازی دنیاست. نتایج: بنابراین لازم است مدیریت شهری کرمان با هدف کمک به تسریع هوشمندسازی با دعوت از متخصصان امر در  بخش های دولتی و خصوصی فرآیندسازی را در سرلوحه اقدامات هوشمندسازی خود قرار دهند. توجه به نقش های اصلیِ کارکردی شهر در ارائه فرآیندهای مدیریتی هوشمندسازی آن بسیار مؤثر خواهد بود که این مهم نیز، نیازمند مطالعات عمیق تر است.
۳.

سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان با تأکید بر امنیت پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرزندگی حیات شبانه امنیت پایدار میدان نقش جهان شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۵۰۵
فضاهای شهری یکی از مکان های مهم حضور اجتماعی شهروندان بوده که برای ادامه حیات به سرزندگی و آسایش مخاطبین خود نیازمند است. فعالیت شبانه در این گونه فضاها موجب جذاب تر شدن این مناطق برای بازدیدکنندگان می شود. امروزه میدان نقش جهان با مشکلاتی زیادی در زمینه تخریب دیوارها، ستون ها و... مواجه می باشد که می تواند بر کاهش جذب جمعیت، سرزندگی و حیات شبانه آن تأثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر، سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان با تأکید بر امنیت پایدار شهری می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل عابران پیاده و شهروندان حاضر در میدان نقش جهان و متخصصین می باشند که 100 نفر از عابران پیاده در طول یک هفته، همچنین با استفاده از تکنیک دلفی دومرحله ای، به طور تصادفی 25 نفر از متخصصین به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسش نامه محقق ساخته، توسط متخصصان حوزه تخصصی و خبرگان تأییدشده و پایایی داده ها به وسیله آزمون آلفای کرونباخ 794/0 محاسبه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تی تک نمونه ای همچنین جهت اولویت بندی معیارها از تکنیک SWARA و BWM استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای در راستای سنجش سرزندگی و حیات شبانه میدان نقش جهان اصفهان نشان می دهد بین حد مبنا (3) و مقدار (38/3) اختلاف معناداری (000/=sig) وجود دارد. نتایج تکنیک SWARA حاکی از آن است که شاخص اجتماعی با وزن 339/0 در رتبه اول، شاخص سرزندگی با وزن 271/0 در رتبه دوم، شاخص امنیت با وزن 217/0 در رتبه سوم و شاخص کالبدی با وزن 174/0 در رتبه چهارم قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل BWM نشان می دهد شاخص اجتماعی باارزش 251/0 در رتبه اول، شاخص سرزندگی باارزش 250/0 در رتبه دوم، شاخص امنیت باارزش 249/0 در رتبه سوم و شاخص کالبدی باارزش 248/0 در رتبه چهارم قرار دارد.
۴.

تحلیل کالبدی- فضایی شهر خرم آباد با استفاده از شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل کالبدی - فضایی رشد هوشمند الگوهای گرافیکی شهر خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۲۹
افزایش مشکلات ناشی از تراکم جمعیت در شهرها، صاحب نظران را به چاره اندیشی و حل معضلات شهری واداشت و برای کاهش معضلات ناشی از رشد بی رویه فضاهای شهری، صاحب نظران انگاره رشد هوشمند شهری را مطرح نمودند، رشد هوشمند شهری به عنوان ابزاری توانمند در سنجش میزان تمرکز یا پراکنده بودن رشد یک شهر در چارچوب الگوهای رایج و ایده آل، امروزه نقش غیر قابل انکاری در توسعه، تغییر و شکل دهی نقاط سکونتی انسان ها به ویژه شهرها ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل کالبدی- فضایی رشد هوشمند شهر خرم آباد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی کمی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و داده های فضایی است. در تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از روش های آماری- گرافیکی در قالب نرم افزار ArcGIS و همچنین نرم افزارهای Excel و GeoDa بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل شاخص ها با استفاده از آزمون های گرافیک مبنا نشان می دهد که شهر خرم آباد در زمینه شاخص های منتخب فاصله ی چشمگیری با اصول رشد هوشمند شهری دارد. این امر نشانگر تفاوت چشمگیر شاخص های منتخب با اصول رشد هوشمند شهری است. نتایج آزمون های گرافیک مبنا و آزمون های نموداری با هم همسو بوده و در این زمینه توافق و سازگاری بین این آزمون ها وجود دارد که درجه تجمع پذیری کم، توزیع نامتعادل در سطح شهر خرم آباد، پراکندگی، خوشه ای بودن، توسعه جسته و گریختگی و توسعه منفصل و ناپیوسته بسیار زیاد و به طور کلی رشد پراکنش افقی بی رویه است.
۵.

تحلیل الزامات و مشکلات توسعه پلتفرم مرجع برای توسعه هوشمندسازی شهرها (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلتفرم نرم افزاری مرجع هوشمندسازی پایگاه اطلاعاتی رایانش ابری شهر کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۱
مهمترین بخش زیرساختی نرم افزاریِ پایگاه اطلاعاتی در یک شهر هوشمند، پلتفرم نرم افزاری آن است. پلتفرم نرم افزاری برای شهرهای هوشمند شامل یک محیط میان افزار متمرکز که از توسعه دهندگان نرم افزار در طراحی، اجرا، استقرار و مدیریت برنامه های کاربردی برای شهرهای هوشمند تعریف می کند. این تحقیق به دنبال یافتن الزامات یک پلتفرم نرم افزاریِ جامع برای شهر موزد مطالعه و یافتن چالش های اصلی و مشکلات تحقیق باز در توسعه نسل چنین سیستم عامل هایی است. نتایج این مطالعه نشان داد که پلتفرم های موجود در پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، دارای معایبی است و ما را به توسعه یک پلتفرم مرجع نوین هدایت می کند. چهار جزء اصلی این پلتفرم مرجع عبارت است از: CPS، IoT، BD و رایانش ابری. این الگوی جدید می تواند به عنوان پلتفرم مرجع توسط شرکت های مهندسی داخل طراحی و بومی سازی شود. بر اساس نظر کارشناسان پلتفرم نرم افزاری جامع برای مدیریت هوشمند شهر کرمان که می بایست در سیستم مدیریت هوشمند شهر مستقر باشد، وجود ندارد. نبود پلتفرم معماری جامع در این شهر باعث شده داده های تولید شده توسط سنسورهای معدود نتواند عملاً مورد استفاده قرار بگیرد. ده عامل از توسعه سریع چنین پلتفرم هایی در هوشمندسازی این شهر جلوگیری می نماید که بایستی مد نظر شرکت های طراحی کننده آنها قرارگیرد. این مشکلات عبارت است از: حریم خصوصی، مدیریت داده ها، ناهمگونی، مدیریت انرژی، ارتباطات، مقیاس پذیری، امنیت، کمبود آزمایشگاه، مدل های شهری و نگهداری پلتفرم.
۶.

ارزیابی جایگاه مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقّق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری سرمایه اجتماعی بافت های ناکارآمد شهری سکونتگاه های غیررسمی محله اخترآباد کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
تبیین موضوع: بازآفرینی یکی از رویکردهای توسعه درون زای شهری است که هدف آن ارتقای ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بافت های شهری می باشد. با توجه به اهمیت بعد اجتماعی در فرایند بازآفرینی شهری پژوهش حاضر به بررسی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد در سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج پرداخته است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کل جمعیت محله اخترآباد برابر با 13565 است و حجم نمونه آن 381 می باشد. برای ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی شهری از 6 مؤلفه  آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی استفاده شده است. از نرم افزار Smart PLS و SPSS جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل ساختاری در سطح معناداری و برای ارزیابی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد از مدل ساختاری در سطح بار عاملی استفاده شده است. یافته ها: یافته های مدل ساختاری در سطح معناداری نشان دهنده مقدار آماره T بیشتر از 2/58  برای تمامیه متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر تحقیق و رابطه معنادار در سطح 99 درصد بین آن ها می باشد. یافته های مدل ساختاری تحقیق در سطح بار عاملی نشان می دهد که مؤلفه های 6 گانه انسجام اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و تشکل اجتماعی به ترتیب با مقدار ضریب مسیرهای 0/378، 0/376، 0/331، 0/324، 0/234 و 0/198 بر تحقق پذیری بازآفرینی شهری در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد کرج تأثیرگذار می باشند. نتایج: نتایج تحقیق تببین کننده رابطه معنادار مثبت بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و تحقق پذیری بازآفرینی در باف های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد. همینطور نتایج تحقیق تببین کننده سطوح تأثیرگذاری متفاوت مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد.
۷.

سنجش پایداری محلات شهری با تاکید بر جای پای بوم شناختی (نمونه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محلات شهری پایداری جای پای بوم شناختی شهر بابلسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
مقدمه:  با بروز بحران های زیست محیطی در شهرها که ناشی از رشد شتابان شهرنشینی و عدم ارائه طرح و برنامه مناسب بود، پایداری بوم شناختی محله های شهری تنزل یافت. به همین دلیل، در دهه های اخیر، نظریات متعددی در این خصوص ارائه شده است که از مطرح ترین آنها می توان به جای پای بوم شناختی اشاره کرد.هدف:  هدف از پژوهش حاضر سنجش پایداری محلات شهر بابلسر از نظر شاخص های جای پای بوم شناختی است و درصدد است تا میزان پایداری محلات 22 گانه شهر بابلسر را با توجه به شاخص های 6گانه ی مسکن، انرژی، آب، کالاهای مصرفی غیرخوراکی، پسماند و حمل و نقل، براساس جای پای بوم شناختی تعیین نماید.روش شناسی:  روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین منظور، از مدل آنتروپی شانول جهت وزن دهی شاخص ها و مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور (VIKOR) جهت تحلیل و سطح بندی محلات مورد مطالعه با توجه به شاخص های جای پای بوم شناختی استفاده شده است.  قلمرو جغرافیایی پژوهش:  قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش شهر بابلسر می باشد.یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8/81 درصد محلات مورد مطالعه از نظر جای پای بوم شناختی ناپایدار و 2/18 درصد پایدار می باشند.نتیجه گیری:  سنجش نهایی حاکی از آن است که تغییر در شیوه سبک زندگی و الگوی مصرف مهمترین اقدامات در جهت افزایش پایداری در محلات هدف می باشند.
۸.

تحلیلی بر اثرات رودخانه ها در ارتقاء سرزندگی شهرها (مطالعه موردی: رودخانه آقارود در شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودخانه شهری اثرات رودخانه ها سرزندگی شهری آقارود بابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۵
مقدمه: رودخانه اقارود شهر بابل به عنوان یکی از مسیرهای طبیعی می تواند نقش به سزایی در ارتباط انسان با طبیعت، بهبود منظر شهری، ارتقای کیفیت فضاهای شهری و سرزندگی شهری از نظر زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد. اما از آنجایی که به ساماندهی زیست محیطی این عنصر طبیعی در سطح شهر توجه چندانی نشده، این عنصر طبیعی به عنوان یک معضل زیست محیطی در سطح شهر تبدیل شده است. داده و روش: روش مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل شهروندان ساکن در محلات پیرامون رودخانه آقارود بابل  بوده که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و مهم ترین ابزار آن پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شده است. یافته ها: وضعیت اثرگذاری این عنصر طبیعی به لحاظ زیست محیطی بر روی محیط های پیرامونی و وضعیت سرزندگی شهری در محلات پیرامون رودخانه آقارود بابل بسیار ضعیف ارزیابی شده است. عدم توجه به برنامه ریزی توسعه و مدیریت کاربری اراضی شهری در ساماندهی محیطی رودخانه آقارود، منجر به افزایش اثرات نامطلوب این عنصر طبیعی بر محلات پیرامونی شده است. نتیجه گیری: کمترین میزان نقش و اثرگذاری مربوط به اختلاط کاربری ها، مؤلفه های تعاملات اجتماعی و هویت برجسته و منحصر به فرد می باشد. که البته عواملی چون عدم اولویت به کاربری های مختلط، عدم وجود فضاهای گردهمایی و تعامل جمعی جوانان، عدم برگزاری مراسم و جشن های خیابانی و عدم نورپردازی مناسب فضاهای پیرامونی رودخانه، منجر به کاهش سرزندگی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محلات پیرامونی شده است. براساس مدل ساختاری تحقیق، مؤلفه زیست محیطی رودخانه آقارود با ضریب مسیر 0/583 دارای بیشترین تأثیرگذاری بر مؤلفه سرزندگی محیطی، و با ضریب مسیر 0/453 دارای کمترین اثرگذاری بر روی مؤلفه سرزندگی اقتصادی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان