مبانی تجربه عرفانی از منظر ابن عربی و جایگاه آن در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه عرفانی اعم از تجربه دینی است و یکی از جلوه های معنویت در حیات بشری و موضوعی جذّاب برای فیلسوفان و عارفان در هر دوره ای بوده است. یکی از این عارفان، محی الدین ابن عربی، عارف مسلمان قرن هفتم قمری است که در اندیشه وی، کشف و شهود، مهم ترین مصداق تجربه دینی شمرده می شد. هدف: هدف اصلی این تحقیق، شناخت مبانی عرفانی مؤثر بر هنر بود؛ لذا به تحلیل مفهوم کشف و شهود در ساختار معرفت شناختی ابن عربی و جایگاه کشف و شهود در هنر پرداخته شد. روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها: ابن عربی تلاش کرده است هستی را در نظام عرفانی و هستی شناختی خود، به همان صورتی که انسان کامل مشاهده می کند یا در تجربیاتی که بر اساس عرفان انسان کامل شکل می گیرد ، بیان کند. نمونه های این تجربه را می توان در موارد زیادی از جمله در هنر مشاهده کرد. ماهیت و ذات هنر خود مسئله ای عرفانی و نوعی علم حضوری است و جزء معارف شهودی به حساب می آید. نتایج: اثر هنری با الهام از شهود و حس هنرمند شکل می گیرد، هنرمند در این مرحله برای رسیدن به کشف و شهود، نیازمند خیال است و سپس برای عینیت بخشی به صور خیالی که در ذهنش شکل می گیرد، از عناصر تجسّمی در اثرش بهره می گیرد.