تحول پارادیمی در مفهوم امنیت زیست محیطی
امنیت زیست محیطی در سال های بعد از جنگ جهانی دوم در نظریات روابط بین الملل و از سوی دولت ها مورد توجه جدی تر قرار گرفت. در دهه های متمادی تحت عنوان بحران مدرنیته و تاثیرات آن بر امنیت محیط زیست، معاهدات بین المللی پیرامون این مساله بین المللی مطرح شد. علاوه بر این در نظریات روابط بین الملل نیز بطور جدی مساله امنیت زیست محیطی مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا، در مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش اساسی هستیم «مهمترین محورها و موضوعات مطرح شده، در نظریه های روابط بین الملل نسبت به تحول پارادایمی امنیت زیست محیطی چه بوده اند و در آنها چه مسائلی طرح شده است؟» در این زمینه، در سال های بعد از 1991 یعنی پس از جنگ سرد مسائلی همچون گرمایش زمین، تخریب فضاهای سبز و تاثیر مخرب مدرنیته در ابتدا از سوی نظریه پردازان اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و سپس نظریات مطرح روابط بین الملل همچون رئالیسم و لیبرالیسم توجه خاصی به این موضوع داشتند. رئالیست ها اساسا مساله امنیت زیست محیطی را در قالب توجه به مقوله حفظ امنیت جهانی نگاه می کنند و برخلاف آنها لیبرال ها بر همکاری دسته جمعی برای حفظ نظم بین الملل، امنیت زیست محیطی را لحاظ می کنند، نه همچون یک مسئله امنیتی.