گل نیا ساعد

گل نیا ساعد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل روان شناختی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری براساس نظریه آبراهام مازلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عطار نیشابوری ادبیات عرفانی منطق الطیر سیمرغ تطبیق روان شناسی آبراهام مازلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸۲ تعداد دانلود : ۶۵۲
بررسی ادبیات عرفانی فرهنگ مان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریه های روان شناسان انسان گرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری به عنوان یکی از نمونه های ادبیات عرفانی با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است. سلسله مراتب نیازهای مازلو به ترتیب شامل پنج نیاز فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به محبت و تعلق پذیری، نیاز به احترام و نیاز به خودشکوفایی می شود. روش مطالعه به صورت تحلیل مفهومی و معنای مکالمات موجود بر اساس نظریه ذکر شده، است. بنابراین مجموعه استدلال های موجود در داستان تمثیلی سیمرغ با مراحل نیازهای مازلو تطبیق یافته و به صورت مفهومی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج تطبیق های به عمل آمده می توان نتیجه گرفت که استدلال های تمثیلی پرندگان در هر طبقه به تدریج و با پیشروی در طی داستان با نیازهای مطرح شده در نظریه مازلو تاحدودی همخوانی دارند. علاوه براین به موازات پیش رفتن در داستان نیازهای سطح بالاتری مطرح شده است. اگرچه محتوا متفاوت است اما فرایندها مشابه به نظر می آیند. علاوه بر کلیات، موارد متعددی از جزئیات آنها نیز با همدیگر همخوانی دارند. بنایراین می توان گفت که نظریه مازلو می تواند قالب مفهومی مناسبی برای درک داستان سیمرغ در نظر گرفت.
۲.

خودکشی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و تشخیص روان پزشکی در بیماران بیمارستان قدس سنندج

کلید واژه ها: خودکشی متغیرهای جمعیت شناختی بیماران روانپزشکی تشخیص روانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۳۹
زمینه و هدف: خودکشی یکی از معضلات امروزه است که همواره یک متغیر روان شناختی در آن درگیر است. از آنجاییکه یکی از جمعیت هایی که بیشترین توجه را در این زمینه به خود جلب کرده جمعیت بیماران روانپزشکی است، پرداختن به این مسئله و بررسی ارتباط آن با متغیرهای مربوطه در این بیماران اهمیت خاصی دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی و تعداد دفعات بستری، تشخیص روان پزشکی و همچنین طول مدت بستری است مواد و روش ها : تمامی بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها و سایر اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سپس با مراجعه به پرونده بیماران و تعیین تشخیص روانپزشکی , وسایر اطلاعات لازم اخذ گردید. علاوه بر داده های جمعیت شناختی و تشخیص و سایر اطلاعات لازم از بیماران و پرونده پزشکی آنان، از پرسشنامه افکار خودکشی بک نیز استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته ها : هیچ یک از متغیرهای سن، جنس، شغل، و وضعیت تأهل ارتباط معنی داری با خودکشی را نشان نداند. همینطور متغیرهای تشخیص روانپزشکی، طول مدت و همچنین تعداد دفعات بستری در بیمارستان روانپزشکی هیچکدام ارتباط معنی داری با خودکشی نداشتند. نتیجه گیری : توزیع خودکشی در بیماران گروه نمونه تابع هیچ یک از مؤلفه های جمعیت شناختی و همینطور تشخیص روانپزشکی و تعداد و طول مدت بستری نبود. در این زمینه متغیرهای شناختی ممکن است دخیل باشند که برای روشن شدن بیشتر به مطالعات دیگری نیاز است.
۳.

رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی

کلید واژه ها: استیگما عزت نفس بیماری روان پزشکی متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به دنبال بررسی رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی بود روش: بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سایر اطلاعات با مراجعه به پرونده بیماران اخذ گردید. پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، و مقیاس استیگما مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: بین متغیرهای سن، جنسیت، شغل، تشخیص روانپزشکی، طول مدت بیماری و همچنین تعداد دفعات بستری با استیگما ارتباط معناداری وجود ندارد اما بین عزت نفس و استیگما همبستگی منفی معنی دار (42/0-) بدست آمد. نتیجه گیری : بنظر می رسد که استیگما عمدتاً یک متغیر فرهنگی است و ارتباطی اندکی با سایر متغیرها مثل سن، جنس، تشخیص روانپزشکی، مدت بیماری و سایر متغیرهای جمعیت شناختی داشته باشد عوامل دیگری در آن دخیل است که با عزت نفس پایین افراد همراه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان