الگوی ساختاری نابرابری آموزشی در مناطق آموزشی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های نابرابری آموزشی از دیدگاه مدیران و دانش آموزان مناطق آموزشی شهر مشهد است. نوع پژوهش کمی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به روش همبستگی است. جامعه آماری شامل 205 هزار و 336 دانش آموز و 2 هزار و 19 مدیر است که با شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی و فرمول کوکران، 384 دانش آموز و 323 مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد، تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تی (t) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مستقیم و معناداری بین شاخص های متغیرهای مستقل «عوامل زمینه خانوادگی»، «فرایند مدرسه»، «برونداد و نتایج» و «درونداد» با متغیر وابسته نابرابری های آموزشی وجود دارد. مهمترین مؤلفه های نابرابری آموزشی عبارت از زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، درونداد و برونداد غیرشناختی است که با ارتقای شاخص های چهارگانه زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، برونداد و نتایج و درونداد، نابرابری آموزشی در مناطق هفت گانه آموزشی کاهش می یابد. همچنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته دارد. باتوجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر آمده یا مدل ساختاری شده با داده ها فراهم آمده است. به عبارتی متغیرهای فوق صلاحیت لازم را برای استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش دارا هستند.