دلالت های معنایی بازنمایی اندام جدا از بدن در نقاشی پست مدرن ایران (پایان قرن چهاردهم خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
58 - 75
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در هنر پست مدرن، بدن به عنوان موضوع، رسانه و ابزار آفرینش هنری و هم به عنوان مکان تجربه و ادراک اثر هنری، مورد توجه قرار گرفت. متفکران علوم انسانی تعاریف رایج از بدن را به چالش کشیدند و هنرمندان معادل بصری آن را به تصویر درآوردند. یکی از گونه های پست مدرنیستی بازنمایی بدن در نقاشی، تصویرگری بدن های تکه تکه شده و اندام های جدا از بدن است. هدف پژوهش حاضر تبیین خاستگاه نظری ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی های دهه پایانی قرن چهاردم خورشیدی ایران و دلالت های معنایی این گسست تصویری است. در این پژوهش سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که مرجع تصویرگری اندام های بدون بدن در نقاشی های دهه نود ایران چیست و بازنمایی تصویری قطعه/ اندام در این آثار بر چه مضامینی دلالت دارد؟روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی انجام پذیرفته است. به این ترتیب از میان جامعه آماری- شامل نقاشی های هنرمندان ایرانی با موضوع بدن قطع شده یا اندام های جدا از بدن در دهه نود خورشیدی- نمونه هایی که مشخصه اصلی آن ها بازنمایی اندام های بدون بدن است، گزینش شده و براساس مبانی نظری پژوهش تحلیل شدند.یافته ها: مرکزیت زدایی از تمامیت بدن، در نمونه های پژوهش، ارجاعی به معلولیت، رنج و مرگ فیزیکی ندارد، بلکه نشانه ایست دال بر مفاهیم انتزاعی مانند تغییر و دگردیسی، به چالش کشیدن تعاریف کلاسیک درباره بدن، نقد اجتماعی، بیان حالات ذهنی و متافیزیکی انسان و یادآوری گذشته از دست رفته ای که تنها در حافظه حاضر است.نتیجه گیری: ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی دهه نود ایران متأثر از عقلانیت پست مدرنیستی و تغییر در نگرش انسان نسبت به جهان بیرون و درون است. نقاشان با آشنایی زدایی از شیوه های متعارف نمایش بدن فضایی برای نقد و به چالش کشیدن قالب های فکری از پیش تعیین شده و خلق مفاهیم جدید ایجاد می کنند که بازتابی از وضعیت انسان در عصر حاضر است.