رابطه تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری در میان یادگیرندگان، پذیرش تکالیف درسی جدید است که از ملزومات یادگیری به حساب می آید و چیزی است که به رفتار شدت و جهت می بخشد و در حفظ تداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر اصفهان بود که 250 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه های اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید و تنیدگی تحصیلی ادراک شده را تکمیل نمودند. نتایج نشان دادند که متغیرهای تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید همبستگی معنی داری دارند (05/0 p<). همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با ملاک در سطح 01/0 p< معنادار است (12/0=2R) و از بین متغیرهای پیش بین ، تنها متغیر تنیدگی تحصیلی ، به طور معناداری توانایی پیش بینی متغیر ملاک را داشت (35/0=β، 01/0 p<). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید همبستگی معنی داری دارند.