ژیلا آستانه

ژیلا آستانه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

Comparison of the Effectiveness Schema Therapy and Affective Reconstruction Therapy on Marital Relationship Quality of Infertile Couples(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 553 تعداد دانلود : 406
his study sets out to examine a comparison of the effectiveness of couple therapy, based on schema therapy and affective reconstruction therapy on marital relationship quality of infertile couples. This quasi-experimental study was conducted based on a pre-test, post-test, control group design with follow-up. The statistical population of this study included all infertile couples referred to the Royan Institute for Biotechnology in Tehran in 2018-2019. The sample consisted of 30 couples who were selected via a purposeful sampling method and were randomly assigned to two experimental groups and one control group (n=5 couples in each group). Subsequently, the first experimental group underwent schema therapy(Young, & Brown, 2005) for 12 sessions, the second experimental group received affective reconstruction therapy (Snyder, & Mitchell, 2008) during 15 sixty-minute sessions(twice a week), while the control group was placed on the waiting list and received their psychological treatment process differently from the two approaches studied in this study. The Marital Relationship Quality was conducted on three groups in all phases of pre-testing and post-testing and follow-up. A multivariate covariance analysis and a one-way covariance analysis were conducted using SPSS24 software. As evidenced by the obtained results, schema therapy and affective reconstruction therapy had a significant effect on the marital relationship quality of infertile couples (P<0.05). According to the obtained results, it seems that the use of both schema therapy and affective reconstruction therapy to improve marital relationship quality of infertile couples is effective and it is recommended to be used as a therapeutic approach.
۲.

نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی(مطالعه موردی؛ کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت،سندرم خستگی مزمن عامل های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 920 تعداد دانلود : 179
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی در کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز انجام پذیرفت. روش: پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستان کلیوی امیرالمومنین شهر تبریز(N=250) می باشد از  این تعداد و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 100(55 مرد و 45 زن) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون، پرسشنامه 5عامل شخصیتی نئو و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر، سی کرست و پندر تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و مطابق با یافته های پژوهش، ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی از جمله روان رنجوری (583/0)؛ برون گرایی (404/0-)؛ دلپذیربودن(186/0-)؛ تجربه پذیری(383/0-)؛ با وجدان بودن(213/0-) و سبک زندگی سلامت محور(472/0-) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و اثر سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی به صورت مستقیم بوده و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت به عنوان متغیر میانجی اثرغیرمستقیمی در این ارتباط به وجود آورده است.
۳.

بررسی عامل های شخصیتی با سندرم خستگی مزمن کارکنان مراکز بهداشتی درمانی

کلید واژه ها: سندرم خستگی مزمن عامل های شخصیت کارکنان مراکز بهداشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 287
خستگی مزمن شامل شکایات گوناگون جسمی، مزاجی و عصبی روانی می باشد که می تواند روی فعالیت و کارکرد کارکنان بیمارستان بر اساس نوع شخصیت و صفات آن ها تأثیر بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه ی عامل های شخصیتی و خستگی مزمن در کارکنان بیمارستان کلیوی تبریز می باشد. روش بررسی پژوهش حاضر در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. نمونه ی پژوهش 100 نفر از کارکنان بیمارستان کلیوی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون و پرسشنامه 5 عامل شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری (ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن و تجربه پذیری رابطه ی همبستگی مثبت معناداری با خستگی مزمن دادند. از طرفی دیگر بین تجربه پذیری و دلپذیری باوجدان بودن رابطه ی معناداری دیده نشد. از مباحث فوق می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی و سندرم خستگی مزمن می تواند از عوامل مؤثر در کارکرد کارکنان مراکز بهداشتی باشد. لذا با توجه به این شاخص ها، داشتن و اجرای برنامه آموزشی و تفریحی و رفاه کارکنان و با بالا بردن انگیزه در کارکنان مذکور می توان در عملکرد کارکنان تأثیرگذار باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان