لِم های فلسفی ساختن هنر از منظر دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۴
141 - 159
حوزه های تخصصی:
نخستین مقاله کتاب حقیقت در نقاشی، «پارارگون/Parergon»، را بعضی به «پیرامون کار» و یا «پیراکار» ترجمه کرده اند. اما «پارارگون» برای دریدا چیزی بیش از معنای لغوی صرف است. در بیان بی مأواییِ پارارگون، دریدا آن را «نه کار و نه بیرون از کار» می داند، «پارارگون نه در درونْ جایی دارد و نه در بیرونْ، نه در ماورأ و نه در مادون قرارگرفته است». دریدا این واژه را از نقد سوم برگرفته است. فصل «Lemmes» نقطه عزیمت دریدا در این کتاب است. در این مقاله، کلیدواژه «لِم» (فوت وفن، شگرد) را معادل کلیدواژه فرانسوی «Lemmes» قرار داده ایم و آن چه دریدا لم های کار می خواند، که فی الواقع روش هایی برای فلسفی ساختن هنر هستند، را بررسی کرده ایم. روش هایی که هنر را در ساختار متافیزیکیِ فلسفه محدود ساخته اند و آن را در حالتی اولیه و راستین تعریف می کنند. این روش ها شامل: لم هجوآمیزِ زمان، لم آموزه های هنر، لم حلقه های مدور و لم سوم یا میانی است. در این حین به مفهوم «مغاک» خواهیم پرداخت. مفهومی که نشانگر برخورد ذهن و عین (سوژه و ابژه) به عنوان یکی از مسائل تعیین کننده فلسفه است و خاصه پس از کانت دغدغه ای جدی برای تعریف سوبژکتیویته بوده است. از دیگر ارجاعات مغاک (شکاف، خلیج) در متن دریدا، اشاره به فاصله پرنشدنی دو نقد نخست کانت، و افزون بر آن رابطه نومن و فنومن است.