فراتحلیلی بر نقش حاکمیت در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری
حوزه های تخصصی:
نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود با انواع عوارض و مشکلات مواجه هستند، از این رو معضل آنها چند وجهی و چند بعدی است که در هر مورد به شکل خاصی بروز می نماید در طی سال های اخیر سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری در صدد ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات بافت های فرسوده شهری می باشند، افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیط شهری و ضرورت توجه این مناطق را دو چندان کرده که در همین راستا سیاست ها و برنامه های متعددی دستگاه های حاکمیتی و متولی امر برای ارتقای کیفی و ساماندهی این عرصه های شهری به اجرا گذاشته است ولی اجرای ناموفق طرح های بهسازی و نوسازی شهری باعث ایجاد مشکلات در شهرها شده است. با توجه به اهمیت موضوع شکل گیری و تأثیر نقش کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری پایدار در حوزه های سیاست گذاری اجرایی، مدیریت اجرایی، توسعه گری اجرایی و تسهیلگری و تعامل نهادی می تواند بسیار مؤثر واقع گردد.. در پژوهش حاضر به بررسی نقش و تأثیر حاکمیت در مدیریت بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرها می پردازیم. در این تحقیق از دوازده مقاله بررسی شده تعداد 8 مقاله علمی پژوهشی انتخاب، شاخص ها و متغیرها استخراج گردیده و سپس به دسته های مختلفی که آنها را عامل می نامند تقسیم شده اند،. مساله اساسی تعیین این است که بتوان تعداد زیادی متغیر اصلی را به مجموعه ی کوچکتری از متغیرها با کمترین میزان ریزش اطلاعات تبدیل کرد، عوامل مؤثر بر نقش حاکمیت در بازآفرینی شهری مورد مطالعه و بررسی و تحلیل قرار گرفت و فرا تحلیل مطالعات انجام گردید برای همین از روش تحلیل عاملی و ابزارهای SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید، در همین راستا عوامل استخراج شده از مقالات با استفاده از روش دلفی در قالب پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین امتیاز دهی گردید و عوامل استخراج شده با استفاده از ماتریس همبستگی بررسی و دسته بندی گردید و مشاهده گردید عوامل مشارکتی، عوامل ساختاری و عوامل مدیریتی از بیشترین میزان همبستگی برخودار بوده و بالاترین امتیاز را در بین دیگر عوامل دارا می باشند.