علی محمد سیاهی اتابکی

علی محمد سیاهی اتابکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

طراحی الگوی تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی در دوره متوسطه

کلید واژه ها: تفکر انتقادی دوره متوسطه الگوی تدریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: یکی از مهارتهای لازم در جهانی که پیوسته در حال تغییر و تحول است، توانمندی اندیشیدن به خصوص اندیشیدن انتقادی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و ارائه رویکرد های مطرح در تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی و طراحی الگوی تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی در دوره متوسطه بود. روش شناسی پژوهش: در این پژوهش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله بندی استقرایی استفاده شد. حوزه پژوهش کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس مرتبط با تفکر انتقادی و نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق کد گذاری موضوعی که طی سه مرحله کد گذاری باز ( 477 کد )،کد گزاری محوری( 80 کد) و کد گذاری گزینشی( 20 کد ) صورت گرفت. سپس کد های دسته بندی و مولفه های نهایی استخراج گردید یافته ها: مهمترین رویکردهای مطرح در تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی عبارتند از حل مساله، بحث گروهی، استفاده از فن پرسشگری، فعال بودن دانش آموزان، ارائه شفاهی و سنجش مداوم دانش آموزان. الگوی تدریس پیشنهادی شامل سه بخش قبل از تعامل، ضمن تعامل و بعد از تعامل است. بحث و نتیجه گیری: تعیین رویکردهای مطرح در تدریس تفکر انتقادی و طراحی الگوی تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی و آشنایی معلمان با آنها می تواند زمینه ساز استفاده آنها در مدارس و افزایش مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان شود.
۲.

بررسی تجارب زیسته دانش آموزان از تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های تفکر انتقادی گرایش های تفکـر انتقـادی تجارب زیسته دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۳ تعداد دانلود : ۹۹۱
یکی از موضوعات مهمی که در نظام تعلیم و تربیت همواره مورد توجه قرار گرفته، توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان است. نتایج پژوهش های متعدد حاکی از آن است که علی رغم تاکید و توجه به مساله تفکر انتقادی در اهداف نظام آموزشی و ادعای مسوولان و مجریان آموزشی، در عمل برای تشویق دانش آموزان به تفکر و بویژه به کارگیری تفکر انتقادی اراده و انگیزه کافی وجود ندارد. (Maleki, 2006) هدف از مطالعه حاضر بررسی تجارب دانش آموزان از تدریس مبتنی بر توسعه تفکر انتقادی بود. این پژوهش مطالعه ای کیفی است که در دوسطح انجام شده است. در سطح اول از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس مرتبط با تفکر انتقادی استفاده شده است و سطح دوم پژوهش که از نوع پدیدارشناسی بود بین دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مرودشت استان فارس اجرا شده است. انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند متجانس بود. در سطح اول پژوهش پس از مطالعه منابع مرتبط از روش فیش برداری و در سطح دوم از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه تحلیل محتوای کیفی قیاسی نظام مقوله بندی مایرینگ صورت گرفته است. یافته های پژوهش در سطح اول نشان می دهد که مفهوم تفکر انتقادی را باید در دو حوزه فلسفه و روانشناسی مورد بررسی قرار داد. در حالی که فلاسفه بر طبیعت و کیفیت تفکر انتقادی به عنوان یک محصول تمرکز دارند، روانشناسان بر فرایند شناخت ، مولفه ها و کاربردهای استفاده شده جهت بررسی مشکلات عملی تاکید دارند. برخلاف فلاسفه که بر گرایش های تفکر انتقادی تاکید دارند، بیشتر روانشناسان بر مهارت های تفکر انتقادی تاکید دارند. یافته های پژوهش در سطح دوم نشان می دهد که تدریس در مقطع متوسطه در راستای توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان نمی باشد و کلاس های فعلی با یک کلاس ایده آل از دیدگاه دانش آموزان بسیار متفاوت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان