نظریه «استفاده و رضامندى»رویکردى تحلیلى انتقادى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد تحلیل و نقد نظریه «استفاده و رضامندى» در رسانه است. طبق این نظریه، مخاطبان «میل» و «نیاز» خود را بر رسانه ها تحمیل، و بر روند سیاست گذارى و برنامه سازى آنها تأثیر مى گذارند. بر این اساس، رسانه باید مخاطب محور باشد؛ یعنى در جهت پاسخ گویى به امیال و نیازهاى عینیت یافته مخاطبان عمل کند. به نظر مى رسد که مدعاى اصلى این نظریه، در کل با برخى آموزه هاى دین مبین اسلام در خصوص وظایف و رسالت نهادهاى فرهنگى از جمله رسانه هاى جمعى در تعامل با مخاطبان خود، در تقابل مى باشد. یک رسانه دینى یا داراى مرجعیت الگویى و هنجارى دینى، نمى تواند و نباید در سیاست هاى فرهنگى و برنامه سازى خود، نیازهاى کاذب مخاطبان را با اهداف و اغراض ویژه در کانون توجه قرار دهد. از دید اسلام، تنها ارضاى نیازهاى واقعى است که با رعایت اصول، بالقوه مى تواند در حرکت تعالى جویانه مؤمن در سیر به سمت هدف غایى خلقت، یعنى قرب الهى مؤثر افتد. ازاین رو، یک رسانه مطلوب با معیار دینى، تنها باید ارضا و تأمین نیازهاى واقعى و شناخته شده مخاطبان را وجه همت خویش قرار دهد.