محمدعلی داوودآبادی فراهانی

محمدعلی داوودآبادی فراهانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

چهره شناسی رستم یک دست و هم گرایی و ستیزه گری او با رستم زال در شاهنامه کردی (گورانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیو شاهنامه کردی رستم یک دست رستم زال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۴ تعداد دانلود : ۸۲۹
چهره شناسی پهلوانان و قهرمانان در داستان های حماسی و بررسی کارهای آن ها، ما را بیشتر به شناخت باورها، اعتقادات و اتفاقات تاریخی گذشته نزدیک می کند. همچنین، بررسی سرنوشت و منش بعضی از این پهلوانان حماسی می تواند آبشخور بسیاری از اسطوره ها و حماسه ها را به ما بشناساند. رستم یک دست در بین پهلوانان و قهرمانان داستان های شاهنامه کُردی، جایگاه خاصّی را داراست، او موجودی نیمه انسان و نیمه دیو است که رفتار و کردارش در طول داستان ها، تحت تأثیر وجود دوسرشتی اش قرار دارد. دوگانگی سرشتی در این شخصیت، باعث رفتارهای ناهمگون و متضاد در کردار و رفتار او می گردد و دو نیروی خیر و شر، در درون او مدام در جدالی پایان ناپذیرند. این چهرة حماسی در شاهنامة کردی، رابطه تنگاتنگی با چهره های برجستة منظومه های حماسی فارسی دارد که خود قابل توجه و تأمل است. در این مقاله سعی شده است شخصیت و کردارهای رستم یک دست که چهره ای ناشناخته در پهنه حماسه ملی است، معرفی و بررسی و تحلیل شود.
۲.

تحلیلی بر رجزخوانی در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حماسه شاهنامه فردوسی رجز رجزخوانی الماس خان کندوله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۷۹۵
شاهنامه فردوسی آمیزه ای از اسطوره، حماسه، تاریخ و فرهنگ است. این اثر همواره در میان اقوام ایرانی و خصوصاً قوم کرد، جایگاهی ویژه داشته است، شناخت بن مایه های فرهنگی آثار حماسی کردها به دلیل ویژگی های نزدیک فرهنگی و زبانی با شاهنامه فردوسی حایز اهمیت است و بدون تردید می تواند چراغی باشد برای پی بردن به باورهایی که در آبشخورهای فرهنگی و جامعه شناختی ریشه دارد. رجز و مفاخره از مهم-ترین مضامین جدایی ناپذیر حماسه است و از آنجا که تأثیر زبان و فرهنگ در بازگردانی-های احتمالی نمود می یابد، تلاش شده است تا در داستان های مشترک شاهنامه منسوب به الماس خان کندوله ای و شاهنامه فردوسی یعنی «رستم و سهراب»، «سیاوش»، «بیژن و منیژه»، «رستم و اسفندیار» و «رستم و شغاد»، نمونه های با محتوای رجز و مفاخره با هدف پی بردن به وجوه اشتراک و افتراق استخراج گردد و آن گاه علاوه بر مشخّص کردن بسامد موضوع، میزان تأثیرپذیری الماس خان کندوله ای در بازگردانی داستان ها از شاهنامه فردوسی از نظر زبانی و فرهنگی واکاوی گردد.
۳.

«تطبیق غنایی بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شاهنامه ی فردوسی حماسه غنا الماس خان کندوله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۷۴۳
شاهنامه فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزه حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامه فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
۵.

تصویر سازی منظومه های غنایی در تطبیق با نگاره های خمسه شاه طهماسبی ( با تاکید بر چهار منظومه: سلیم و سلمی، فیروز و نسرین، نل و دمن، ناز و نیاز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرسازی خیالانگیزی منظومههای غنایی نگارههای خمسه شاه طهماسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۹۹۰
شعر به عنوان نوعی آفرینش ادبی و هنری، ترکیبی از عناصر مختلف است. خیال انگیزی و تصویرسازی از ابعاد مهم شعر محسوب می شود. عناصر خیال در شعر نقش مهمی در زیبایی و ماندگاری شعر دارد. در این میان اشعار غنایی از جمله اشعاری هستند که تصویرسازی در آن ها به صورت برجسته ای قابل مشاهده است. شعر غنایی بازتاب احساسات و عواطف شخصی شاعر است. برخی آثار ادبی چون خمسه نظامی که در دوره صفویه نسخه برداری شده اند نیز بازتابی از عناصر تصویرسازی و خیال انگیزی است. بررسی انعکاس تصویرسازی در اشعار منظومه های غنایی با نگاره های خمسه شاه طهماسبی می تواند روشنگر ارتباط عمیق شعر و نقاشی باشد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در صدد بررسی صور خیال و تصویرسازی در منظومه هایی چون نسرین و فیروز، سلیم و سلمی، نل و دمن، ناز و نیاز است. یافته های پژوهش حاکی از حضور عمیق تصویرسازی و خیال انگیزی در این منظومه هاست. به کارگیری صنعت بلاغی، سبک و نوآوری تصویرسازی در تمامی منظومه ها تقریباً به صورت یکسانی است اما سبک تصویرسازی داستان «نل و دمن» در بین راه تغییر جهت داده است. بیشترین ملاک به کار رفته در صورخیال و تصویرسازی این چند منظومه بر محورهای چون هجران، ارتباط و اطلاع رسانی، طبقه اجتماعی، جایگاه معشوق، گفتار و مکالمه، وصال، افلاک و عناصر طبیعی می باشد. در نگاره های خمسه شاه طهماسبی نیز عنصر تخیّل و تصویرسازی چون هجران، معشوق، گفتار و عناصر طبیعی به روشنی دیده می شود. اهداف پژوهش 1.جایگاه تصویرسازی و خیال انگیزی در منظومه های سلیم و سلمی، فیروز و نسرین، نل و دمن، ناز و نیاز. 2.بررسی تطبیقی عناصر تصویرسازی و خیال انگیزی در منظومه غنایی با نگاره های خمسه شاه طهماسبی. سؤالات پژوهش 1.تصویرسازی و خیال انگیزی چه تأثیری و نقشی در منظومه های سلیم و سلمی، فیروز و نسرین، نل و دمن، ناز و نیاز دارد؟ 2. عناصر تصویرسازی و خیال انگیزی در منظومه های غنایی چون سلیم و سلمی، فیروز و نسرین، نل و دمن، ناز و نیاز با نگاره های خمسه شاه طهماسبی چه شباهت هایی دارد؟
۶.

واکاوی تطبیقی گونه های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی رمانس عناصر داستان راوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۱
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل گونه های روایت در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» می پردازد. «سمک عیار» بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و «کنت مونت کریستو» اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دسته بندی های ادب داستانی در ذیل رمانس قرار می گیرند. چگونگی کاربرد گونه های روایت در این دو اثر برجسته ایرانی و فرانسوی مسأله اصلی این پژوهش است که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. روایت مهم ترین عنصر داستانی این آثار است، نویسندگان علاوه بر نمایش نوع راوی به شخصیت پردازی و توصیف نیز پرداخته اند. یافته ها حکایت از این دارد که راوی در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» دانای کل نامحدود ناهمسان متن گراست و گونه های روایت درآن ها به دو صورت سوم شخص مفرد و اول شخص جمع مشاهده شدند. در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» چندگونگی روایت وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر آن ها شده است. راوی در هر دو اثر منتخب عملکرد مشابه دارد؛ درون نمای بیرونیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان