عظیم زمانی

عظیم زمانی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری تخصّصی جغرافیای سیاسی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بررسی و تبیین اندیشه های سیاسی هگل و تأثیرات آن در جغر افیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندیشه سیاسی هگل جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
بسیاری از فلاسفه در حوزه سیاست و فضا به ویژه جغرافیا قلم فرسایی کرده اند و براین اساس نظام سیاسی موردنظر خود را چه به صورت واقعی یا چه به صورت ایده آل ترسیم نموده و نظم سیاسی موجود را مورد نقد و یا تأیید قرار داده اند. در این میان هگل ازجمله فیلسوفان و اندیشمندانی است که جامعه سیاسی بعد از خود را به شدت متأثر کرده است. در این پژوهش، اثرات آرای فلسفی - سیاسی هگل (1770-1831) بر اندیشه ها و مسائل جغرافیای سیاسی همچون اشاراتِ صریح و تلویحیِ او به عوامل ثابت و متغیر ژئوپلیتیکی نظیر سرزمین، جمعیت، اقلیم، مرز، نحوه ساختار حکومت و حتی دیدگاهِ سلبیِ او نسبت به جغرافیا و تأثیرات آن بر اجتماع، بخصوص دیدگاه های او در مورد دولت، حاکمیت ملی و حتی جنگ که زمینه ساز اندیشه های رئال پلیتیک، نزد اندیشمندانِ پس از اوست، همچنین حوزه های ژئوپلیتیکی جهانی (حوزه مدیترانه به عنوان قلب تاریخ جهان به زعم هگل) دولتِ ارگانیک و نظم نوین جهانی او، به عنوان نمونه ای از اثرات دیدگاه های سیاسی - فلسفی بر جغرافیای سیاسی که زمینه ساز تحولات بسیاری در تاریخ جهانی شد، به صورت توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. می توان گفت که بسیاری از نظریه های مهم ژئوپلیتیکی به صورت مستقیم (نظریه رئال پولیتیک، نظم نوین جهانی، نظریه دولت ارگانیک) و غیرمستقیم (نظریه هارتلند) وام دار این فیلسوف سیاسی هستند. همچنین باید گفت که هگل به تأثیرات متغیرهای مهم ژئوپلیتیک در قدرت ملی اشاره ای بسیط دارند.
۲.

مکان و فضا: خوانشی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان فضا پدیدارشناسی مارکسیسم پست مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۳۰
این پژوهش با رویکردی بنیادی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی انجام پذیرفته است تا حوزه کاربردی مقوله های فضا و مکان را در ارتباط با خاستگاه فلسفی آن ها مورد مداقه و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، علاوه بر دیدگاه سنتی(پوزیتیویسم)، سه مکتب- پدیدارشناسی، مارکسیسم و پُست مدرن- مهمترین تأثیر و بیشترین حجم مفاهیم را درباره دو مقوله فضا و مکان دارند. در این میان، رویکرد مارکسیستی، روابط اجتماعی، حوزه های مصرف و تولید سرمایه داری و تناقضات این نظام را در فضا مد نظر قرار می دهد. مکتب پُست مدرن بیشتر به روابط سلطه و قدرت در فضاهای بخش بندی شده اشاره دارد؛ و مکتب پدیدارشناسی بیشتر به مفهوم تجربه زیستی در مکان توجه دارد وفضامندی در این جا اهمیت ثانویه می یابد . همچنین، مکاتب سه گانه، از دیدگاه دکارتی درباره فضا و مکان به عنوان مقوله ای مطلق، فاصله می گیرند و به سوی فضا به مثابه فرایند و حوزه روابط و مکان به مثابه تجربه زیسته می روند.
۳.

سیاست هم ارزی، هژمونی و ساخت سیاسی فضا (مطالعه موردی گفتمان ایدئولوژیک اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان سیاست هم ارزی هژمونی کاریزما ساخت سیاسی فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 م/ 1357 ش گفتمان ایدئولوژیک اسلامی به عنوان مهم ترین عنصر حوزه گفتمان گونگی گفتمان مدرنیسم با مفصل بندی با دیگر خرده گفتمان ها و با توجه به قابلیت دسترسی، توانایی ها، اعتبار و عام گرایی توانست استعلای گفتمان خود را در مقایسه با گفتمان حاکم و به ویژه در ارتباط با گفتمان های رقیب به منحصه ظهور رسانده و با ایجاد فضای آرمانی جدید، به عنوان گفتمانِ هژمون ظهور کرده و ساخت سیاسی مسلط فضا را در این دوره از تاریخ ایران ایجاد کند. آن چه که بیشتر منجر به هژمونی گفتمان ایدئولوژیک اسلامی در مقابل گفتمان های رقیب گردید علاوه بر شخصیت کاریزمایی [آیت الله خمینی ]، عبارت بود از اتخاذ راهبردی درست تحت عنوان سیاست هم ارزی بین گروه های مختلف به مفهومی که لاکلائو و موفه از آن مدنظر دارند. یعنی ایجاد نوعی اتحاد ارگانیک بین گروه ها، احزاب، تشکلات و توده مردم با هدفِ تبدیل کردن امرِ اجتماعی به امرِ سیاسی. این پژوهش با رویکردی بنیادی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی موسوم به تحلیلِ گفتمان به چگونگی سیطره گفتمان ایدئولوژیک اسلامی بر ساخت سیاسی فضا در دهه اول انقلاب می پردازد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضا، قدرت و گفتمان به معنای فوکویی و تاثیر آن بر ساخت سیاسی فضا است. دالِ مرکزی این گفتمان ایدئولوژی اسلامی است که در مقابل و نفی دالِ مرکزی گفتمان قبلی یعنی، مدرنیسم غربی ظهور کرد؛ همچنین ظرف فضایی- مکانی که این گفتمان در آن تجلی و نمود می یابد، امت اسلامی می باشد، یعنی جائی که عنصر سرزمین در آن حذف می گردد و به جای آن قلمرو، همان گستره جهانی است.
۴.

شهروندی و دموکراسی در فضای مجازی از واقعیّت تا فراواقعیّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی شهروندی هویت فضای مجازی واقعیّت و فراواقعیّت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۴۵۴
انسان در عصر حاضر با ورود به دنیای مجازی با پدیده های بسیار متفاوتی در عرصه گوناگون زندگی مواجه شده است.ورود به این دنیای متفاوت مفهوم سنّتی دولت که با مرزهای جغرافیایی همراستا بود، دچار ابهام شده و به تبع آن شهروندی و دموکراسی در تعاریف خود با ابهام کارکردی روبرو شده اند. می توان دو دیدگاه کلّی را درباره این که آیا اینترنت، دموکراسی و به تبع آن حقوق شهروندی را تقویت می کند؟ دیدگاه خوشبینانه بر این باور است که اینترنت مقیاس و سرعت اطلاعات را افزایش می دهد و نظارت و کنترل بیشتری را به روی رژیم اطلاعاتی در اختیار کاربرانِ اطلاعات می گذارد، از این رو تعهّد برای اطلاعاتِ نامحدود، تعهّد برای یک دموکراسی و حقوق شهروندی بهتری است. دیدگاه دیگر، استدلال هایی در رابطه با ناکارایی اینترنت در سیاست و حوزه شهروندی دارد، دیدگاهی که معتقد است اینترنت با توجه به عناصر هویّتی از قبیل جنسیّت، نژاد، وضعیّت اجتماعی افراد و نابرابری های فضایی و جغرافیایی تبعیض ساز است و نهایتاً این که، فضای اینترنت تحت نفوذ شدید منافع اقتصادی سرمایه داری است و از این رو نابرابری در حالِ افزایشی را نسبت به دنیای واقعی نشان می دهد. این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیلی توصیفی درصدد بررسی انتقادی اینترنت و رابطه آن با شهروندی و دموکراسی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این مفاهیم در فضای مجازی چندان تحت تأثیر این فضا نیستند و بالعکس بیشتر متأثر از فضای واقعی و تحت تأثیر گفتمان دولت مدرن قرار دارند.
۵.

کشمکش های سرزمینی در شمال عراق: سرزمین، قومیت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عراق فدرالیسم کرکوک اقلیم کردستان کشمکش های سرزمینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۶۳۵
جمهوری فدرال عراق در جنوب غرب آسیا دارای قومیت ها و مذاهب متعدد، همراه با منابع انرژی فراوان است و ریشه بسیاری از کشمکش ها در آن به کنترل، مالکیت یا نظارت بر «سرزمین»، «منابع» یا «مردم» آن بازمی گردد؛ به گونه ای که رابطه ای پیچیده بین سیاست، قومیت و سرزمین پدید آورده است. عراق یکی از وسیع ترین میادین نفتی جهان را دارد که درآمد سالانه حاصل از فروش نفت آن ها تأثیری چشمگیر بر نقش زیربنایی صنعت نفت در اقتصاد این کشور می گذارد؛ به طوری که در سال 2011، 95 درصد از درآمد دولت از محل صادرات نفت به دست آمده است. نکته مهم دیگر، چگونگی پراکندگی جغرافیایی منابع انرژی به ویژه در شمال این کشور و رقابت حکومت فدرال (حکومت مرکزی) و ایالت فدرالی اقلیم کردستان بر سر کنترل منابع راهبردی به ویژه در «کرکوک»، در شمال عراق، به عنوان دومین منطقه نفت خیز پس از بصره است. این منطقه از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اهمیت دارد و به طور بالقوه می تواند به مهم ترین بحران عراق تبدیل و حتی زمینه ساز یک بحران در سطح منطقه ای و بین المللی شود. همچنین، وجود اقوام گوناگون در عراق مانند عرب، کرد و ترکمن که هریک ادعاهای سرزمینی ویژه خود را دارند، برانگیزنده احتمال بروز کشمکش های سرزمینی است؛ برای نمونه، کردها در ایالت اقلیم کردستان، «کرکوک» را بخشی از قلمرو فدرالی خود می دانند که حق بهره برداری و کنترل منابع آن را دارند، اما اقوام دیگر مانند عرب ها نیز ادعاهای مشابهی در این زمینه مطرح می کنند و حکومت مرکزی نیز با این امر مخالفت می ورزد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی کشمکش های سرزمینی در شمال عراق را بررسی می کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد نه تنها واقعیت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه مواد مندرج در قانون اساسی این کشور نیز نقشی مهم در شکل گیری و تعیین سرنوشت این گونه کشمکش ها دارد.
۶.

بنیادهای هویت سیاسی کُردهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت قومی کردها هویت سیاسی ناسیونالیسم قومی منازعات درون و برون قومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۵۴۸
هویت اقوام"" با مباحث مربوط به وحدت و امنیت ملی کشور درهم آمیخته است ؛ زیر ا هویت های قومی از یکسو می توانند نقش مؤثّری در وحدت ملّی کشورها ایفا کنند و از دیگر سو، قادرند به طور همزمان باطرح مطالبات و توقّعات فزاینده ی تاریخی، اید هها ی جدایی طلبی را جایگزین ایده ی وحدت و امنیت ملّی کنند. یکی از هویت های جمعی مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی، ""هویت سیاسی"" است. از نظر برخی، مؤلّفه هایی چون تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت سیاسی مشترک، از دسته وجوهی هستند که به هویت سیاسی شکل می دهن د. مطالعه ی هویت سیاسی یا ابعاد سیاسی هویت کُردها، نیازمند بررسی مؤلّفه های هویت سیاسی در میان کُردها است. پرسش اصلی این است که این قوم از چه نوع هویت سیاسی برخوردارند و چه عواملی بر هویت سیاسی آنها تأثیرگذار هستند؟ براساس پی ش فرض اولیه ی نوشتار حاضر، کُردها به دلیل آشنایی با منابع معرفتی جدید و تجرب ه های مکانی مختلف، از هویت سیاسی سیالی برخوردارند. در این مطالعه با روش اسنادی تلاش شده است تا مشخّص شود چگونه مؤلّفه هایی مانند تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت سیاسی مشترک، به هویت سیاسی کُردها شکل می بخشند. مهم ترین عنصر در این باره، بررسی ""ناسیونالیسم قومی "" و""منازعات سیاسی درون و برون قومی"" بوده است. نتایج نشان می دهند دو عنصر بنیادی این جنبش ها، یعنی ""درخواست کمک از خارج یها"" و ""مطالبات داخلی""، با آنکه در تضاد با هویت قومی کُردی قرار دارند؛ ولی از روابط قومی و هویت های قومی متأثّر می شوند. همچنین فعالیت کُردها و احزاب کُردی پس از انقلاب اسلامی تاکنون نیز، بیانگر این نکته است که چگونه این فعالیت ها برهویت سیاسی مردم کُرد ایران تأثیر گذاشته است. به دلیل وجود خلاء مطالعاتی درباره ی هویت سیاسی کُردها در حوزه های مطالعات علوم اجتماعی و مطالعات جغرافیای سیاسی ایران، این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان