اسدالله حجازی

اسدالله حجازی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

ارزیابی مناطق مناسب برای توسعه فیزیکی در شهر ماکو با استفاده از روش تصمیم گیری الکتره – فازی در محیط Arc Gis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل ژئومورفولوژیکی و محیطی الکتره - فازی مکان یابی توسعه فیزیکی ماکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۹
در چند دهه اخیر شهرها به عنوان مهم ترین سکونتگاه های بشر به واسطه افزایش درجه شهرنشینی و جمعیت شهری که از مهم ترین جنبه های تغییر جهانی است، مقدمه رشد و توسعه گسترده ی شهری را فراهم آورده اند. عوامل متعددی از قبیل ویژگی های ژئومورفولوژی، شرایط اقلیمی و خصایص زمین شناختی در مکان گزینی شهرها مؤثرند. در این پژوهش نقش ژئومورفولوژی و عوامل محیطی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مکان یابی و توسعه فیزیکی شهر ماکو مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل ژئومورفولوژیکی، مهم ترین و اثرگذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. برای دستیابی به هدف مور نظر و ارزیابی آن، داده های موردنیاز از نقشه های توپوگرافی 1:500000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج شده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه های موردنظر تهیه شده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تصمیم گیری الکتره – فازی استفاده شد که بر مبنای آن محورها و جهت های جغرافیایی محتمل توسعه شهر ماکو و ضریب اهمیت نسبی مؤلفه های ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شدند. معیارهای دخیل در توسعه شهر ماکو، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، خاک و کاربری اراضی هستند. نقشه های مربوط به هریک از این مؤلفه ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. سپس با روی هم گذاری لایه های طبقه بندی شده، نقشه پهنه بندی مناسب توسعه شهر تهیه و در پنج کلاس کاملاً مناسب، نسبتاً مناسب، مناسب، نامناسب و کاملاً نامناسب برای توسعه تقسیم بندی شد. نتایج نشان داد مناسب ترین مسیر برای توسعه آتی شهر ماکو، سمت شرقی و غربی تا حدی جنوب شرقی این شهر است.
۲.

مدل سازی تغییر پوشش جنگل فندقلو با استفاده از مدل زنجیره ای CA مارکوف و GEOMOD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی تغییر پوشش جنگل CA مارکوف GEOMOD فندقلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
 پایش و بررسی تغییرات کاربری اراضی در عرصه های جنگلی، اطلاعات قابل قبولی را به منظور مدیریت کارآمد این منابع فراهم می کند. همچنین حفاظت از منابع طبیعی نیازمند آگاهی از شرایط و نحوه تغییر کاربری های مختلف اراضی است؛ بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی روند تغییر کاربری جنگل در محدوده جنگلی فندقلو از سال 2010 تا سال 2019 با استفاده از تصاویر لندست 5، 8 و ادغام آن ها باتصاویر سنتینل2 و استر است. پس از تهیه تصاویر برای سال های 2010، 2015 و 2019، تصحیح هندسی، رادیومتریک و اتمسفری تصاویر انجام گرفت و نقشه کاربری ها با دقت کاپا به ترتیب 93، 83، 91 درصد تهیه شدند. مدل سازی تغییر کاربری برای سال 2025 با مدل GEOMOD، نیازمند تهیه نقشه تناسب منطقه است که با استفاده از روش Fuzzy ANP و ضریب ناسازگاری کمتر از 0.06 تهیه شده و برای تهیه نقشه تناسب اراضی از چهار معیار: انسانی، زیست شناختی، توپوگرافی و اقلیمی و 11 زیر معیار با توابع بولین بدست آمد و نقشه های کاربری اراضی بولین (جنگل و غیر جنگل) 2010 و 2015 مدل سازی برای سال 2019 انجام گرفت. مدل سازی کاربری برای سال ۲۰۲۵ از نقشه پایه ۲۰۱۹ و ماتریس انتقال زنجیره مارکوف کاربری اراضی ۲۰۲۵ با مدل CA- Markov صورت پذیرفت و نتیجه تغییرات مکانی برای سال ۲۰۲۵ به دست آمد. برای ارزیابی دقت مدل از میزان توافق و عدم توافق مکانی پیکسل ها با Klocation و Standard به ترتیب با دقت 98 و 95 استفاده شد. نتایج مدل سازی برای سال 2025 تغییرات به صورت کاهش پوشش جنگل بوده که از 3204.18 هکتار در سال 2010 به 3070.55 هکتار در 2019 هزار هکتار کاهش یافته است. با توجه به نتایج وزن دهی، معیار انسانی و زیرمعیارهای کاربری اراضی و فاصله از جاده وزن بالایی را به دست آوردند. علت آن می تواند پتانسیل گردشگری این منطقه در جذب گردشگران و همچنین دخالت های ساکنان محلی باشد که تأثیر مستقیمی بر روند کاهشی جنگل دارد. 
۳.

برآورد فرسایش- رسوب حوضه آبریز سراب سیکان با استفاده از مدل RUSLE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش پذیری سنتینل2 نسبت تحویل رسوب هدر رفت خاک سراب سیکان دره ش‍ه‍ر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبریز در سطح ملی و جهانی مطرح می باشد. در این پژوهش به منظور شناسایی توزیع مکانی فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه ی آبریز سراب سیکان از معادله ی جهانی اصلاح شده هدر رفت خاک استفاده شده است. با استفاده از داده های بارندگی 17 ساله (1397-1380)، اطلاعات خاک شناسی و مدل رقومی ارتفاعی با تفکیک 10 متری هر یک از فاکتورهای فرسایندگی (R)، فرسایش پذیری (K)، شیب و طول شیب (LS) و حفاظت خاک (P) در محیط ArcGIS تهیه شدند. از سنجنده ی ماهواره سنتینل 2 نیز جهت استخراج و تهیه فاکتور پوشش گیاهی حوضه (C) در محیط نرم افزارENVI 5.3  استفاده شد. در نهایت با ترکیب این فاکتورها در محیط نرم افزار ArcGIS مقدار فرسایش حوضه محاسبه گردید سپس با روش های مختلف نسبت تحویل رسوب (SDR) میزان رسوب تولید شده در حوضه به دست آمد. نتایج نشان داد که مقدار فرسایش در سطح حوضه از 003/0 تا 4/248 تن در هکتار در سال در سطح پیکسل متغیر بوده و میانگین هدر رفت خاک در حوضه 3/22 تن در هکتار در سال می باشد. در بین فاکتورهای مدل، فاکتور LS با ضریب همبستگی 92/0=R2 بیش ترین تأثیرگذاری در فرسایش خاک را نشان داد. همچنین مقدار نسبت SDR با روش های مختلف بین 12/0 تا 36/0 محاسبه گردید که پس از تلفیق با نقشه فرسایش، بار رسوب حوضه محاسبه شد. میانگین بار رسوب با روش بویس 8/2 تن در هکتار در سال می باشد که نسبت به روش های دیگر به مقدار رسوب ایستگاه (65/1 تن در هکتار در سال)  نزدیک تر می باشد. 
۴.

پهنه بندی احتمال وقوع زمین لغزش در پایین دست سد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی خطر زمین لغزش شبکه عصبی AHP حوزه آبریز قشلاق سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد . با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی، به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند. در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد. پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد . بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد. همچنین بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.
۵.

ارزیابی خطر فرسایش خاک در کاربری های اراضی با استفاده از معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش خاک مدل RUSLE سنجنده Sentinel 2 حوضه آبریز سیکان دره ش‍ه‍ر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۶۸
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی وبلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2، میزان فرسایش خاک در کاربری های مختلف حوضه آبریز سیکان برآورد گردید. ابتدا هر یک از لایه های R (عامل فرسایندگی بارندگی)، K (عامل فرسایش پذیری)، LS (عامل توپوگرافی) و P (عامل حفاظت خاک) و تحلیل های مرتبط با آن در نرم افزار Arc GIS تهیه شدند. از تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel 2 نیز جهت تهیه عامل پوشش گیاهی (C) و کاربری های اراضی حوضه در محیط ENVI 5.3 استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان کل فرسایش در حوضه برابر با 12811004 تن در سال و میانگین فرسایش برابر 62/17 تن در هکتار در سال است. در بین کاربری ها، مراتع متوسط با میانگین فرسایش 98/27 تن در هکتار در سال بیشترین و مناطق کشاورزی آبی و مسکونی به ترتیب با میانگین فرسایش 43/0 و 44/0 تن در هکتار در سال کمترین فرسایش را نشان دادند. در بین عوامل تأثیر گذار در هدر رفت خاک حوضه، عامل LS با همبستگی 9/0= r بیشترین سهم به خود اختصاص داد. بر اساس طبقه بندی هدر رفت خاک، 42 درصد از حوضه با مقادیر بالاتر از 16 تن در هکتار در سال در وضعیت شدیدی از لحاظ هدر رفت خاک قرار دارند که اجرای عملیات های حفاظت خاک و آبخیزداری به منظور جلوگیری از تخریب خاک و تقویت پوشش گیاهی به ویژه در بالادست حوضه بیش از پیش ضرورت و اهمیت می یابد.
۶.

کاربردمدل های آماری دو متغیره در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبریز نازلوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل های آماری دومتغیره پهنه بندی خطر زمین لغزش سیستم اطلاعات جغرافیایی حوضه نازلوچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر آن جهت برنامه ریزی و انجام اقدامات کنترلی از اهداف تحقیق حاضر میباشد. شناسایی این عوامل و ارزش گذاری هر عامل می تواند به پهنه بندی مناسب خطر زمین لغزش کمک کند. بنابر این برای مدیریت خطر در حوضه نازلوچای در شمال غرب ایران، کارایی روش های آماری دو متغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا از طریق بازدیدهای میدانی و استفاده از اطلاعات محلی، عکس های هوایی، تصاویر ماهوارهای Google Earth، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه گردید. در ادامه عوامل مؤثر در زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از جاده با استفاده از نقشه توپوگرافی، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای تهیه و وارد مدل گردیدند. س پس از طری ق همپوش انی و انطب اق نقش ه های عام ل ب ا نقش ه پراکنش زمین لغزش بطور مستقل و جداگان ه، پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش ب ا روش های آماری دو متغیره (مدل های گوپتا- جوشی و ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح) انجام شد. در نهایت نقشه پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش با همپوشانی لایه های مختلف بدست آمده است. نتایج نشان می دهد که مدل تراکم سطح وارزش اطلاعاتی از کارایی بالایی برای پهنه بن دی خط ر زمین لغ زش در مناطق نیمه خشک و مرطوب برخوردار هستند.
۷.

بررسی حساسیت سیل خیزی حوضه های آبریز با استفاده از شاخص های هیدروژئومورفیک (مطالعه موردی: حوضه آبریز الندچای، شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل خیزی هیدروژئومورفیک Macbeth GIS حوضه آبریز الندچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۵۵
تحقیق حاضر تلاش کرده است تا نقش شاخص های هیدروژئومورفیک را در حساسیت سیل خیزی حوضه آبریز الندچای مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. برای نیل به این هدف ابتدا منطقه مورد مطالعه بر اساس خصوصیات توپوگرافی و زهکشی و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شد. سپس اطلاعات هر یک از زیر حوضه ها بر اساس 22 پارامتر هیدروژئومورفیک از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی، ویژگی های شکلی و خصوصیات برجستگی در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. در مرحله بعد جهت وزن دهی پارامترها از روش تصمیم گیری MACBETH استفاده شده و وزن دهی پارامترها در محیط نرم افزار M-MACBETH انجام شد. نتایج وزن دهی نشان داد که در بین پارامترهای شبکه زهکشی چهار پارامتر بافت زهکشی، نسبت بافت، تراکم زهکشی و نسبت انشعاب به ترتیب با ضرایب 96/16، 84/13، 49/13 و 46/12 درصد و سه پارامتر مساحت، ضریب فشردگی و نسبت مدور بودن به ترتیب با ضرایب 63/29، 78/27 و 37/20 درصد در بین پارامترهای شکلی و دو پارامتر برجستگی و شیب با ضرایب 75/43 و 25/31 درصد در بین پارامترهای برجستگی بیشترین اهمیت را داشته اند. اولویت بندی زیر حوضه ها ازنظر حساسیت سیل خیزی نیز نشان داد که از 15 زیر حوضه تعداد 3 زیر حوضه (زیر حوضه های 1، 2 و 3) در طبقه خیلی زیاد، 4 زیر حوضه (زیر حوضه های 4، 9، 11 و 15) در طبقه زیاد، زیر حوضه های 7، 12 و 14 در طبقه متوسط، سه زیر حوضه 5، 8 و 10 در طبقه کم و زیر حوضه های 6 و 13 در طبقه خیلی کم قرار دارند.  
۸.

تحلیل سیل خیزی زیرحوضه ها بر پایه ی مدل WASPAS مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز الندچای، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل خیزی تحلیل ژئومورفولوژیکی اولویت بندی WASPAS حوضه آبریز الندچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش شاخص های هیدروژئومورفیک در حساسیت سیل خیزی این حوضه می باشد. جهت نیل به این هدف ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شده است. در مرحله بعد با استفاده از قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر خصوصیات ژئومورفولوژیکی هر یک از زیر حوضه ها از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، خصوصیات شکلی (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. جهت تعیین وزن پارامترها از مدل تحلیل تصمیم گیری چند معیاره SWARA استفاده شد. نتایج وزن دهی پارامترها نشان داد که پارامترهای هیدروژئومورفیکی بافت زهکشی، نسبت بافت و تراکم زهکشی با مقادیر 273/0، 273/0 و 156/0 بیشترین وزن و تأثیر را در سیل خیزی منطقه مورد مطالعه دارند. به منظور اولویت بندی 15 زیر حوضه الندچای از مدل تصمیم گیری WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد که زیر حوضه های 1، 3 و 2 به ترتیب با ضرایب 907778/0، 858988/0 و 818645/0 از حساسیت سیل خیزی بیشتری برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضه های 6 و 13 با ضرایب 250252/0 و 374716/0 کمترین مقادیر را داشته اند که نشان دهنده حساسیت بسیار پایین این زیر حوضه ها به سیل خیزی است.
۹.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و تاپسیس در پایین دست سد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی خطر زمین لغزش شبکه عصبی تاپسیس حوضه آبخیز قشلاق سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسه دو مدل شبکه عصبی مصنوعی و مدل تاپسیس در پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه پایین دست سد سنندج است. این کار با استفاده از نرم افزار ARCGIS، زبان برنامه نویسی پایتون و مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و تاپسیس صورت گرفت. بدین منظور از 9 لایه ورودی در پهنه بندی خطر زمین لغزش استفاده شد. نقاط لغزشی و غیر لغزشی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، مشخص گردید. از وزن یابی درونی در تعیین وزن لایه ها استفاده شد. در مدل شبکه عصبی داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل تاپسیس پس از بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیارها و به منظور تعیین فاصله نسبی از ایده آل مثبت و منفی از فاصله اقلیدسی استفاده شد. پس از آماده سازی مدلها، منطقه مورد مطالعه با 970 کیلومتر مربع با 9 متغیر ورودی که تبدیل به داده های رستری به پیکسل های 30*30 شدند تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. بعد از اعمال 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها مشخص گردید مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای خطای کمتر و انطباق بیشتری است و با جغرافیای منطقه سازگاری بهتری دارد.
۱۰.

پهنه بندی خطر وقوع سیلاب در حوضه ی آبریز ورکش چای با استفاده از نرم افزار HEC-RAS و الحاقیه ی HEC-GEO-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودخانه ی ورکش چای پهنه بندی سیلاب سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل -HEC_RAS الحاقیه ی HEC_GEO_RAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۱ تعداد دانلود : ۴۷۲
رودخانه ور کش چای با طول تقریبی 69 کیلومتر، با روند شمالی- جنوبی از رودخانه های اصلی و دائمی شهرستان تبریز است که 10 روستا با بافت فرسوده و نامقاوم در بستر آن توسعه یافته است. مطالعات میدانی گویای این مطلب است که، روستاهای حاضر، بدون شناخت قوانین حاکم بر رفتار هیدرولیکی و پیش بینی آن ، عدم رعایت حریم بستر اصلی رودخانه و با تبدیل سیلاب دشت های کناری آن، به اراضی کشاورزی و باغی گسترش پیدا کرده است. عدم شناخت و توجه به موارد مذکور و دستکاری بستر رودخانه، سبب افزایش میزان آسیب پذیری روستاها، اراضی و سایر تأسیسات انسانی از خطر وقوع سیلاب در حوضه ی آبریز ورکش چای شده است. از این رو، بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه ی نقشه ی پهنه ی سیل گیر، در این منطقه ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، سطوح سیل گیر در دوره های بازگشت 25 و 50 ساله، در طول رودخانه اصلی تعیین گردید. در همین راستا، به منظور شبیه سازی ژئومتری زمین، سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) و مدل HEC_RAS و الحاقیه ی HEC_GEO_RAS مورد استفاده قرار گرفت و نقشه های پلان رودخانه، سواحل چپ و راست رودخانه و سرعت جریان آن به دست آمد و روستاهایی که در معرض وقوع سیلاب با دوره های بازگشت مذکور قرار دارند ، شناسایی و سپس رفتار هیدرولیکی رودخانه شبیه سازی گردید. بر طبق نتایج حاصل، 100 کیلومتر از مساحت کل حوضه ی آبریز تحت تأثیر سیلاب هایی با دوره بازگشت 50 سال و 63 کیلومتر از آن، تحت تأثیر سیلاب هایی با دوره بازگشت 25 ساله قرار دارد. در نهایت، راهکارهای کاهش خسارات ناشی از وقوع سیلاب در امتداد رودخانه اصلی، معرفی گردید.
۱۱.

کاربرد منطق فازی در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز نازلوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سامانه اطلاعات جغرافیایی منطق فازی پهنه بندی زمین لغزش نازلوچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۵۶۴
زمین لغزش فرایندی است دامنه ای که تأثیر مخربی بر محیط زیست و زندگی انسانی داشته و نیازمند بررسی و اقدامات پیشگیرانه میباشد. شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر آن جهت انجام اقدامات کنترلی از اهداف تحقیق حاضر میباشد. بنابراین برای مدیریت خطر در حوضه نازلوچای در شمالغرب ایران، کارایی روش منطق فازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا از طریق بازدیدهای میدانی و استفاده از اطلاعات محلی و همچنین اداره آبخیزداری، عکسهای هوایی، تصاویر ماهواره ای Google Earth، نقشه پراکنش زمین لغزشها تهیه گردید. در ادامه عوامل مؤثر در زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله ار رودخانه و فاصله ار جاده با استفاده از نقشه توپوگرافی، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای تهیه و وارد مدل گردیدند. بعد از مرحله فازی سازی، نقشه های پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از عملگرهای جمع، ضرب و گامای فازی با مقادیر 0.7، 0.8 و 0.9  تهیه شد. نتایج حاصل از معادله Qs(شاخص جمع کیفیت برای مقایسه کارایی مدلها) نشان می دهد که عملگر گامای 0.7 در مقایسه با دیگر عملگرها ی فازی مناسبتر است ولی با توجه به انطباق توده های لغزشی با نقشه های گامای 0.8 و 0.9 می توان از نتایج آنها برای برنامه ریزیهای توسعه ای استفاده کرد. بیشتر عوامل نقش مهمی در ایجاد حساسیت به لغزش داشته و نقشه های خروجی با 5 کلاس(خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد)، 5.4 درصد حوضه را (با گامای 0.7) در کلاس با حساسیت بالا و خیلی بالا و 62.5 درصد آن را در کلاس با حساسیت خیلی کم قرار داد. رطوبت زیاد دامنه های غربی، حساسیت بالای سازندهای زمین شناسی وتأثیر فعالیتهای تکتونیکی از عوامل مهم ایجاد زمین لغزش در این قسمت از حوضه می باشند.
۱۲.

بررسی تغییرات مجرای رودخانه ارس با استفاده از روش ترانسکت در طی بازه زمانی ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۴ و تأثیر سازه های احداثی در اصلاح مسیر رودخانه (از اصلاندوز تا پارس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودخانه ارس روش ترانسکت جابجایی عرضی آهنگ مهاجرت اصلاح مسیر رودخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۵۵۷
رودخانه ها پدیده هایی فعال هستند که دائماً بستر و کناره های خود را دستخوش تغییر قرار می دهند و همین امر سبب می شود که مسیر رودخانه در طول زمان دچار تحولاتی اساسی شود. رودخانه مرزی ارس از جمله پویاترین رودخانه شمال غرب ایران است که جابجایی های عرضی چشمگیری را در طول سه دهه گذشته داشته است. در این تحقیق تغییرات مجرای رودخانه ارس در طی ۲۸ سال گذشته با استفاده از روش ترانسکت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با توجه به مرزی بودن رودخانه ارس، مقدار اراضی آزاد شده طی اقدامات اصلاح مسیر رودخانه، محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین آهنگ جابجایی مجرای رودخانه در طی ۲۸ سال گذشته در حدود۴/۸ متر در سال بوده است. نتایج همچنین نشان داد که در طی دوره ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۰ میلادی، در حدود ۵۹۴ هکتار و در طی دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴، حدود ۲۷۵ هکتار به اراضی در دسترس افزوده شده است. اقدامات آنتروپوژنیک مربوط به اصلاح مسیر رودخانه ارس نقش بسیار مهمی در سامان دهی این رودخانه داشته است؛ به گونه ای که از مجموع ۸۶۹ هکتار اراضی افزوده شده نزدیک ۴۲۰ هکتار توسط اقدامات اصلاح مسیر شرکت آب منطقه ای استان اردبیل آزاد سازی و به خاک ایران افزوده شده است.
۱۳.

استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره و سنجش از دور در محیط GIS برای بررسی مناطق حساس به وقوع سیلاب درحوضه لیقوان چای

کلید واژه ها: لیقوان چای سیلاب ارتفاع رواناب مدل ترکیب خطی وزن دار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
سیل به عنوان مخرب ترین پدیده طبیعی در ایران، همه ساله تلفات جانی و خسارات مالی بسیاری در نقاط مختلف کشور به بار می آورد. هدف از تحقیق حاضر تعیین مناطق حساس به وقوع سیلاب در حوضه آبریز لیقوان چای می باشد. برای این منظور با توجه به عوامل مؤثر در وقوع سیل، لایه های اطلاعاتی منطقه اعم از شیب، فاصله از آبراهه، گروه هیدرولوژیکی خاک، شماره منحنی، ارتفاع رواناب، لیتولوژی، کاربری و پوشش اراضی، تراکم آبراهه، ضریب گراویلیوس در هر یک از 23 زیرحوضه موجود با توجه به بررسی نقشه ها، گزارش ها، تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی تهیه گردید. تمامی لایه های اطلاعاتی با توجه به میزان تأثیرگذاری معیارهای مذکور و زیرمعیارهای آن ها با نظر کارشناسی وزن دهی گردید. جهت وزن دهی به معیارها از روش سلسله مراتبی و برای وزن دهی به زیرمعیارها، فازی سازی صورت گرفت. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره و روش ترکیب خطی وزن دار (WLC) پهنه بندی خطر وقوع سیل در پنج کلاس استخراج گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که 28 درصد از مساحت کل حوضهدر کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد واقع شده است و از لحاظ مکانی این پهنه ها تقریباً در ورودی محدوده شهر تبریز قرار دارند. با توجه به این که هر سال به دلیل وقوع سیل در مناطق ورودی شهر تبریز آسیب ها و خسارت های جانی و مالی زیادی وارد می شود لازم است اقدامات اساسی در بالادست حوضه به ویژه در مناطق با پهنه سیل خیزی بالا صورت گیرد. این اقدامات را می توان در راستای اجرای برنامه های مدیریت جامع حوضه آبریز، مدیریت ریسک سیل و آبخیزداری برنامه ریزی نمود به گونه ای که در دراز مدت علاوه بر بهبود وضعیت پوشش گیاهی در سطح حوضه، منجر به کاهش آسیب های جانی و مالی وارده گردد.
۱۴.

برآورد مقادیر ارتفاع و دبی حداکثر رواناب با استفاده از روش شماره ی منحنی (CN) (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز سراب دره شهر)

کلید واژه ها: دبی حداکثر روش شماره ی منحنی حوضه ی آبریز سراب دره شهر تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
برآورد مقادیر معتبر ارتفاع و دبی حداکثر رواناب در مناطق خشک و نیمه خشک که فاقد داده ها و یا داده های کم است، اهمیت بسیاری در مدیریت سیل دارد. یکی از روش های برآورد مقدار ارتفاع رواناب، روش شماره ی  منحنی (CN) مربوط به سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) است. در این پژوهش حوضه ی آبریز سراب دره شهر از نظر پتانسیل تولید رواناب و دبی حداکثر و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای برآورد ارتفاع رواناب و دبی حداکثر هر کدام از زیرحوضه ها، از روش شماره ی منحنی استفاده شده است. ابتدا لایه ها و اطلاعات مورد نیاز شامل لایه ی کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک و حداکثر بارش 24 ساعته برای حوضه تهیه گردید؛ سپس مقادیرCN ، نفوذ (S)، ارتفاع رواناب (Q) و دبی حداکثر (Q max) برای کل حوضه و هرکدام از زیرحوضه ها محاسبه گردید. در نهایت جهت شناخت پارامترهای مؤثر بر دبی حداکثر هر کدام از زیرحوضه ها، از روش تحلیل عاملی براساس 19 پارامتر محاسبه به عمل آمد. نتایج نشان داد، از بین پارامترهای مورد استفاده در زیر حوضه ها، دو پارامتر فیزیوگرافی (مساحت و تراکم زهکشی) تأثیر بیشتری در پتانسیل سیل خیزی حوضه ی آبریز سراب دارند.
۱۵.

تحلیلی بر ارزیابی علل فرسایش و برآورد میزان رسوب در حوضه های کوهستانی مناطق نیمه خشک (مورد:حوضه آبریز فاروب رومان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش و رسوب- حوضه کوهستانی– فاروب رومان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۳۵۴
امروزه آگاه شدن از وضعیت فرسایش و تغییرات حاصل از آن راهگشای مدیران و برنامه ریزان در امر مهم و حساس حفاظت آب و خاک می باشد، لذا از آنجا که فرسایش خاک از جمله معضلات مهم آبریزهای کشور است، می توان آن را یکی از مهم ترین موانع دستیابی به توسعه پایدار دانست. حوضه آبریز فاروب رومان در کویر مرکزی شهرستان نیشابور واقع شده است. در محدوده مورد مطالعه با توجه به موقعیت کوهستانی نیمه خشک و سرد، و دارا بودن شرایط ناپایدار از لحاظ سیل خیزی حوضه، و نیز کمبود آمار و اطلاعات در زمینه ارزیابی کمی رسوب از مدل تجربی EPM به منظور بررسی میزان فرسایش و رسوب استفاده شده است. براین اساس، حوضه آبریز بر پایه زیرحوضه های 22گانه تقسینم بندی شده و برآورد رسوب سالانه حوضه، بر مبنای این زیر حوضه ها ست.در زیر حوضهF5معادل T/h/y75/10 شده که بیشترین مقدار تولید رسوب را نسبت به سایر زیر حوضه ها دارد. مقدار فرسایش ویژه کل حوضه 58/20 تا 01/3 تن در هکتار در سال و میزان رسوب ویژه بین 69/8تا 15/4 تن در هکتار در سال محاسبه شد. مقدار متوسط فرسایش ویژه کل حوضه برابر 64/8 تن در هکتار در سال برآورد شده است. طبق بررسی های انجام شده وجود سازنده های حساس به فرسایش در مرحله نخست و نوع کاربری،از عمده ترین و مهم ترین عوامل مؤثر در فرسایش محسوب می-شود که سایر فاکتورها را نیز تحت تأثیر قرار می دهند، لذا گزینه مناسب، جهت کنترل فرسایش و رسوب در مناطق به صورت مدیریت مراتع، مدیریت اراضی، عملیات سازه ای می-باشد. امید که با انجام اقدامات پیشنهادی به کاهش خسارات ناشی از فرسایش و تولید رسوب و بهبود وضعیت اکولوژیک منطقه کمک شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان