الهام ویسی

الهام ویسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل فضایی و سنجش سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی توسعه روستایی تحلیل فضایی سطح توسعه یافتگی مدل AHP FUZZY

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۵۵۳
هدف: تحلیل فضایی یا سازمان دهی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و تأسیسات در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای در محدوده موردمطالعه، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها ازنظر برخورداری است، برای این منظور؛ از 8 معیار اصلی شامل: خدمات آموزشی، فرهنگی- ورزشی، سیاسی-اداری، تأسیسات زیربنایی، ارتباطات و حمل ونقل، بهداشتی-درمانی، جمعیت و بازرگانی-خدماتی، در قالب 76 متغیر فرعی استفاده شده است تا بتوان بر اساس دیدگاه توسعه همه جانبه، به تحلیل فضایی و سنجش توسعه یافتگی جوامع روستایی به عنوان زیربنای برنامه های ملی همت گماشت. روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل AHP FUZZY به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی در 9 دسته از بسیار زیاد تا بسیار کم تقسیم بندی گردید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تفاوت فاحش بین دهستان های استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد به طوری که دهستان های موجود در شهرستان کوهرنگ، لردگان و اردل، با توجه به اینکه بیش از 62 درصد جمعیت روستایی استان را دارا هستند اما در بعد توسعه یافتگی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و باید در اولویت توسعه قرار بگیرند. اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به بعد فضایی (صرفاً جغرافیایی) و ترکیب اوزان فازی در محیط GIS در بعد مطالعات روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی می توانند از یافته ها و راهکارهای آن استفاده کنند.
۲.

تحلیلی بر وضعیت نابرابری شاخص های مسکن در مناطق روستایی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص استان آذربایجان غربی سطوح برخورداری مدل تحلیل خوشه ای مدل تاپسیس ُ مسکن روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۶۴۱
هدف: این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی، علّی است با هدف تحلیل نابرابری و سطوح برخورداری شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس شاخص های مسکن روستایی صورت گرفته است. روش: اطلاعات مربوط به 38 شاخص مورداستفاده، بر اساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، در چهار گروه زیربنایی و رفاهی، استحکام سازه، امکانات و تسهیلات و بهداشتی دسته بندی شده و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مناطق روستایی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش تحلیل خوشه ای سطح بندی و وضعیت برخورداری آن ها با نرم افزار ArcGIS بر روی نقشه نمایش داده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین نابرابری بین شهرستان ها مربوط به شاخص های بهداشت مسکن و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص های استحکام سازه است. نتیجه ترکیبی شاخص ها نیز نشان داد که بیش از نیمی از شهرستان های استان آذربایجان غربی در زمینه بهره مندی از شاخص های مسکن روستایی در وضعیت مناسبی قرار دارند و مابقی شهرستان ها در وضعیت متوسط و متوسط به پایین واقع شده اند. مقایسه نتایج به دست آمده به تفکیک شاخص ها و نتایج ترکیبی شاخص های مسکن روستایی نشان می دهد که نابرابری بین شهرستان ها در برخورداری از هر یک از شاخص های مسکن روستایی بیشتر است در حالی که این نابرابری در شاخص های ترکیبی مسکن روستایی کم تر دیده می شود. محدودیت ها: دسترسی به اطلاعات دقیق با جزئیات بیشتر و نیز معایب مربوط به یک مدل خاص برای سنجش وضعیت شاخص های مسکن روستایی، می تواند یکی از محدودیت های مطالعه حاضر به حساب آید. راهکارهای عملی: جهت برقراری تعادل منطقه ای و حرکت به سمت توسعه پایدار در منطقه موردمطالعه، لازم است که سیاست های توسعه مسکن نگاه ویژه ای به مناطق روستایی کم جمعیت و سکونتگاه های منزوی و حاشیه ای داشته باشد؛ در غیر این صورت شاهد نابرابری های بیشتر و متعاقباً تخلیه هر چه بیشتر روستاها خواهیم بود. اصالت و ارزش: شناخت نابرابری ها و عدم تعادل ها در چارچوب محدوده های جغرافیایی از مهم ترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود. تحلیل و تعیین سطوح برخورداری مناطق از لحاظ امکانات و خدمات نسبت به یکدیگر، موجب شناخت نقاط ضعف و قوت، توان ها و کمبود های آن ها در فضاهای جغرافیایی می گردد.
۳.

تحلیل فضایی و سنجش کمّی شاخص های مسکن روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران تحلیل فضایی مسکن روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۵ تعداد دانلود : ۵۰۶
سکونتگاه های روستایی به عنوان چشم انداز فرهنگی، حاصل از تعامل بین انسان و محیط در طی فرآیندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولاتی در بافت کالبدی – فضایی (خصوصاً در ابعاد مسکونی) خود شده است؛ این امر موجب پدید آوردن مسائل و نارسایی های بسیاری برای زیست و ادامه سکونت در این فضاها شده است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از روش های اسنادی- تحلیلی و رویکرد کاربردی حاکم بر آن، به دنبال روشن ساختن تفاوت های منطقه ای و سطح بندی نواحی همگن در زمینه ابعاد گوناگون مسکن (بهداشتی- درمانی، زیربنایی-رفاهی، تسهیلات و تأسیسات، استحکام و سازه) در مناطق روستایی ایران بوده است. برای این منظور، از روش های تحلیل عاملی و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی برای وزن دهی و برای تفسیر نتایج، به تهیه نقشه های مربوطه با از سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ مناطق روستایی استان های مازندران (467/0)، اصفهان (464/0)، البرز (455/0) و تهران (449/0) بالاترین سطح برخورداری و مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان (265/0)، خراسان جنوبی (267/0)، هرمزگان (267/0) و کرمان (270/0) در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن روستایی قرار دارد. همچنین استان های کشور در زمینه ی شاخص های ذکر شده، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و سطح برخورداری استان ها در این زمینه با یکدیگر برابر نیست؛ بنابراین لازم است در جهت هدایت توسعه ی آتیه این روستاها به سوی توسعه ای پایدار و رهایی از مشکلات موجود، برنامه ریزی های مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت توزیع فضایی مسکن در این سکونتگاه ها انجام گیرد و مناطق سطوح پایین نسبت به مناطق سطوح بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
۴.

سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر مطالعه موردی: شیرین شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی ناهنجاری های اجتماعی هویت مکانی مسکن مهر کیفیت عوامل کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۳ تعداد دانلود : ۵۵۵
نتایج نشان داده که خانواده های اقشار کم درآمد، بطور متوسط 40 تا 50 درصد درآمد ماهیانه خود را بابت اجاره مسکن می پردازد و بدنبال اهمیت این مسئله و عدمتوجهبخشخصوصیبهمسکنگروه هایکمدرآمد، سیاستمسکنمهربهعنوان یکیازسیاست هایتأمینمسکناجتماعی از طریق دولتمطرح گردید. هدف این پژوهش،سنجش رضایت مندی شهروندان از کیفیت سکونتی طرح مسکن مهر در منطقه شیرین شهر اهواز استویافته هاازدوجنبهبرنامه ریزیسیستممدیریتکالبدی وتشریحمسائل اجتماعی موردبحثقرار گرفته اند. مقاله حاضر شامل یکمطالعه میدانی با برآورد 157 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین، سپس افراد مورد پرسش گری قرار گرفته اند تا اثرات فوق سنجیده شود. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss (روش آزمون t، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه)، به تحلیل متغیرها پرداخته شده و با تعیین شاخص های کالبدی و مسائل اجتماعی و قومیتی و بررسی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت سکونتی، نشان داده شد که سطح رضایت در اکثریت شهروندان متوسط و پایین تر از آن است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون t، نشان می دهد؛ با توجه به اینکه سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است می توان گفت که میانگین رضایت از خدمات ارایه شده در شاخص کالبدی تفاوت معنی داری وجود دارد بنابر این فرضیه اصلی تأیید می شود، در بخش رضایت مندی از پیامدهای اجتماعی، سطح معنی داری (sig) کوچکتر از 05/0 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار داشته و فرضیه را تایید می کند ولی در بحث قومیتی در بین اقوام، قوم عرب با توجه سطح معناداری (sig=0.235) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند. در شاخص تعلق مکانی، در بین سه گروه فارس و لر و عرب با توجه به اینکه مقدار سطح معناداری(sig) کوچکتر از 0.05 است میزان رضایت مندی در سطح پایینی قرار دارد و فرضیه تائید شده اما در سایر قومیت ها با توجه به سطح معناداری(sig=0/737) از این وضعیت موجود رضایت دارند و فرضیه را رد می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان