مبانی الهیاتی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از گذشت چهار دهه از رخداد انقلاب اسلامی، مجموعه آثار گونه گونی درباره تاریخ این رویداد بزرگ نوشته شده است. این آثار نتیجه تلاش های محققان و تاریخ ورزان و نهادها و مراکز علمی و دانشگاهی رسمی و غیر رسمی داخل و خارج از کشور است که درنهایت منجر به شکل گیری مجموعه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ایران شده است. مورخان برحسب نظام دانایی خود، تاریخ انقلاب را روایت می کنند؛ بنابراین تلقی های متفاوتی از انقلاب و آرمان های آن دارند. این امر منجر به خلق آثار متنوعی در این حوزه شده و درنهایت به رشد کمی و کیفی تاریخ نگاری انقلاب کمک کرده است. مکاتب فکری و اندیشه ای غرب، سنت های ایرانی و اسلامی و زیست جهان مورخان، هرکدام به نحوی در پیدایش و تداوم آن چه ما به عنوان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی می شناسیم، تأثیرگذارند. بررسی این موضوع از همه جوانب در قالب یک مقاله میسر نیست؛ بنابراین نویسندگان مقاله کوشیده اند بر یک مؤلفه بسیار تأثیرگذار در این زمینه تمرکز کنند و آن نسبت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی با باورهای الهیاتی است. این موضوع در اصل مسئله بنیادین نوشتار حاضر است. بدین منظور به بررسی نمونه هایی از آثار تاریخ نگارانه در باب انقلاب اسلامی در مقطع زمانی 1340 تا به امروز پرداخته ایم. با بررسی انتقادی این آثار می توان دریافت که تاریخ نگاری انقلاب به ویژه تاریخ نگاری طیف های مذهبی که بعدها به تاریخ نگاری رسمی انقلاب اسلامی تبدیل شد، بیش از هر عامل دیگر در ربط وثیق با اندیشه های الهیاتی دین اسلام و به ویژه آموزه های مذهب تشیع شکل گرفته است. ازاین رو، رویکرد بسیاری از مورخان رسمی انقلاب و قرائتی که از تاریخ انقلاب و تحولات آن ارائه می دهند، خمیرمایه الهیاتی و کلام محور دارد. پیوند الهیات و تاریخ، شاکله اصلی تاریخ نگاری رسمی انقلاب را شکل می دهد.