ساناز رجبیان

ساناز رجبیان

مدرک تحصیلی: دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

زن آرمانی؛ زن فتانه در آثار: سیمین دانشور، شهرنوش پارسی پور،غزاله علی زاده، منیرو روانی پور و بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن آرمانی زن فتانه سیمین دانشور شهرنوش پارسی پور غزاله علی زاده منیرو روانی پور بلقیس سلیمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۵ تعداد دانلود : ۶۹۲
پرداختن به ادبیات داستانی که خود به نوعی سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است، در حقیقت هویدا ساختن اندیشه های انسانی نویسندگانی است که برآنند تا بازتاب زندگانی اجتماعی و فردی مردمان عصر خویش را به تصویر کشند و در لابه لای آن، خواسته ها، افتخارات، اندوه ها و دل تنگی های بشری را به نمایش بگذارند. در این میان نگارش داستان توسط زنان نشانه ی بسیار مهمی از تحول اجتماعی، فرهنگی و انسانی است که در عرصه ی زندگی زنان در ایران رخ داده است. زنانی که می کوشند تا از زبان قشرهای گوناگون جامعه، به بیان آلام، آرزوها و مطالبات جامعه انسانی خویش بپردازند و تصویری را که جامعه به واسطه شرایط برای آنان خلق می کند، از زن فتانه تا زن آزمانی به تصویر کشند. بدین منظور در این مقاله کوشیده شده تا بر اساس شیوه تحلیلی   توصیفی به تبیین جایگاه زن در ادبیات داستانی معاصر ایران پرداخته شود.
۲.

گرشاسب؛ شبه قهرمانِ حماسه ی اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره یونگ کهن الگو نوزایی گرشاسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۵ تعداد دانلود : ۷۲۲
امروزه بررسی متون گذشته از منظرهای نوین یکی از محورهای بنیادین مطالعات ادبی است. در این میان نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی که رویکردی تلفیقی از علومی چون روان شناسی و انسان شناسی است از اهمیتی ویژه برخوردار است. این نوع رویکرد بر پایة اندیشة کارل گوستاو یونگ شکل گرفت، او پس از مطالعه ی اسطوره های ملل مختلف، به منشأ آن ها توجه و «ناخوداگاه جمعی» -که حاوی کهن الگوهاست- را به عنوان خاستگاه مشترک اسطوره های بشری معرفی کرد. به زعم یونگ لازمه «تفرّد» و یکپارچگی شخصیتِ قهرمان این است که «قهرمان» بتواند پس از تمام دشواری ها «سایه» را مقهور کرده و خود را از سلطه آن نجات دهد. در این جستار تلاش شد داستان گرشاسب، به روایت اسدی، به روش توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق علاوه بر معرفی شخصیت گرشاسبِ حماسی، نقبی هم به شخصیتِ اساطیریِ گرشاسب زده شد تا ضمن معرفی این شخصیت به بیان شباهت ها و تفاوت های دو روایت اساطیری و حماسی پرداخته و هم چنین علت این تفاوت ها تبیین شود. در اساطیر و متون پهلوی نابودی نهاییِ ضحاک به دست گرشاسب صورت می گیرد و قهرمانِ ما الگوی «نبرد قهرمان و سایه» را تکمیل می کند. اما در حماسه گرشاسب نامه، گرشاسب مطیع ضحاک و در سیطره اوست و نبردِ فرجامین او، که مطابق با الگوی اسطوره ای نبرد با ضحاک است، محقق نمی شود؛ بنابراین به سبب مسکوت ماندن این موضوع و سلطه «سایه» بر «قهرمان»، «فرایند فردیتِ» روان و خودشناسی قهرمان در این حماسه رخ نمی دهد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان