مسئله جانشینی در شاهنامه های مصور سه شاهزاده تیموری (شاهنامه ها ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و محمد جوکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکومت های مختلف و در دوره زمامداری حاکمان متفاوت در ایران، پذیرش متن سیاسی و شاهانه شاهنامه و افزودن معانی تازه از طریق تصاویر نوعی مشروعیت سیاسی – فرهنگی برای سفارش دهنده های شاهنامه های مصور همراه داشت. در دوره تیموری و حکومت شاهرخ سه فرزند او که در پایتخت یا در نواحی دیگر به عنوان حاکمان محلی کتابخانه های فعال برای مصورسازی کتاب داشتند، سفارش شاهنامه مورد توجه ویژه بود. ابراهیم سلطان در شیراز، بایسنقر و محمد جوکی در هرات هر کدام در کتابخانه های خود نسخه خطی شاهنامه با شباهت ها و تفاوت هایی سفارش دادند. این شاهنامه ها از وجوه مختلف قابل بحث اند. هدف از پژوهش حاضر دریافت میزان تمایل این شاهزاده ها به جانشینی پدر است چرا که هر سه پیش از پدر از دنیا رفتند و هرگز دستشان به تاج و تخت پادشاهی نرسید. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هاست: در چه موقعیتی هر سه شاهزاده تیموری( فرزندان شاهرخ) شاهنامه های مصور سفارش داده اند؟ چگونه توسط موضوعات نگاره های شاهنامه های مصور می توان به انگیزه ی پادشاهی و جانشینی پدر پی برد؟ با فرض پذیرفتن این که شاهنامه های مصور متأثر از زمینه های پیدایش خود هستند چگونه می توان نگاره ها را در این راستا تحلیل کرد؟ و در نهایت چرا سفارش دهندگان از شاهنامه برای بیان آرزوی خویش بهره برده اند؟ در این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی، به مطالعه تطبیقی نگاره های این سه شاهنامه پرداخته شده و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده است. در پایان یافته ها نشان می دهند که شاهنامه های برادران تیموری با داستان هایی که برای مصور شدن انتخاب کرده اند، به شکلی بیانیه سیاسی سفارش دهندگان و نشان دهنده ذهنیت آنها نسبت به مساله جانشینی و در نهایت پادشاهی هستند.