بررسی روابط بینامتنی قرآن و خطبه 152 نهج البلاغه در حوزه اسماء و صفات الهی و انعکاس آن در کتیبه های مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
435 - 456
یکی از رویکردهای مهم در پژوهش های ادبی، الگوپذیری یک متن از متن دیگر است. امروزه به این نوع پژوهش رابطه بینامتنیت و یا تناص گفته می شود. این رابطه نشان می دهد که بعضی از متون خودآگاه یا نا خودآگاه از دیگر متون بهره جسته اند. و بر آن است که بیان کند هر متن و گوینده ای متأثر از دیگر متون و گویندگان سابق یا همزمان، بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از کلام و اندیشه آن ها بهره مند گردیده است. نوشته حاضر به ارتباط بینامتنیتی دو متن قرآن و نهج البلاغه می پردازد. اسما و آیات الهی علاوه بر متون ادبی در بخش تزئینات آثار هنری و به خصوص معماری نیز نمود واضحی دارد؛ یکی از این آثار برجست مسجد کبود تبریز است. قرآن، متن پنهان یا غایب بوده و نهج البلاغه، متن حاضر است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی، تطبیقی رابطه بینامتنیت قرآن با خطبه 152 نهج البلاغه را در حوزه اسماء و صفات الهی بررسی کرده است. سپس انواع مختلف بینامتنیت اعم از اجترار، امتصاص و حوار را تعیین می کند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بیشترین تأثیرپذیری کلام آن حضرت از قرآن متعلق به رابطه بینامتنیت از نوع نفی کلی با 50 درصد بوده است، همچنین اجترار ناقص با 33 درصد و نفی متوازی با 17 درصد رتبه های بعدی بینامتنیت در این خطبه را به خود اختصاص داده اند و از اجترار کامل در این خطبه بهره گرفته نشده است. همچنین بررسی ها نشان داده که در کتیبه های مسجد کبود تبریز نیز می توان نمونه های بارزی از تأثیر قرآن را مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1. بررسی تأثیرپذیری خطبه 152 نهج البلاغه از قرآن در حوزه صفات و اسماء الهی. 2. بررسی جایگاه صفات و اسماء الهی در کتیبه های مسجد کبود تبریز. سؤالات پژوهش: 1. رابطه بینامتنیت قرآن و خطبه 152نهج البلاغه به چه صورت است؟ 2. صفات و اسماء الهی چه جایگاهی در کتیبه های مسجد کبود تبریز دارد؟