بررسی الگوهای سرقت مسکونی با به کارگیری رویکرد تحلیل اکتشافی داده های فضایی مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته تحلیل فضایی جرم به نمایش کارتوگرافیک کانون های مهم حوادث بزهکاری محدود می شد، اما با گسترش پایگاه داده ها و افزایش جرایم، به تکنیک های جدیدتری برای تحلیل الگوهای فضایی آنها نیاز بود. امروزه برای تحقق این امر از روش های مختلفی استفاده می شود؛ از جمله این تکنیک ها، تحلیل اکتشافی داده های فضایی است که برای دانشمندان علوم اجتماعی مجموعه ای از ابزارها را برای تمایز بین الگوهای فضایی تصادفی و غیر تصادفی [1] نقاط وقوع جرم فراهم می کند . بنابراین، هدف از این مقاله نیز استفاده از ESDA برای تبیین الگوهای سرقت مسکونی است. با به کارگیری آماره های محلی و کلی [2] Moran's I و LISA به عنوان رویکردهای ESDA ، به دنبال تحلیل ""خود همبستگی"" فضایی الگوهای سرقت مسکونی بر اساس حوزه های سرشماری و شاخص های اقتصادی و اجتماعی در شهر زاهدان هستیم. یافته های شاخص کلی Moran's I نشان داد بین توزیع الگوهای سرقت مسکونی و مهاجرت با میزان 5767/0 درصد و همچنین، برای شاخص محلی LISA نیز مهاجرت با همان مقدار، ولی شاخص استاندارد شده بیشتر در فضای جغرافیایی، ""خود همبستگی"" بالایی نسبت به سایر فاکتورها دارد و این نشان می دهد که توزیع الگوها غیرتصادفی است و سبک زندگی و فعالیت روزمره می تواند زمینه های قربانی شدن را فراهم کند. توزیع فضایی سرقت مسکونی و ارتباط آن با شاخص های اقتصادی و اجتماعی نشان داد که ESDA می تواند به خوبی فرایندهای پخش را تبیین کند. کاربرد ESDA برای کشف الگوهای سرقت مسکونی نشان داد که سارقان برای انتخاب اهداف و مکان ها دست به انتخاب عقلایی می زنند. در نهایت، کشف الگوهای سرقت مسکونی در شهر زاهدان، وجود تجمع فضایی معنی داری از ارزش های بالا- بالا و پایین- پایین و همچنین ""خود همبستگی"" فضایی های منفی را به خوبی نشان داد. مناطقی که دارای الگوهای فضایی بالا-بالا و پایین- پایین هستند، می توانند اطلاعات فضایی خوبی برای اتخاذ راهبردهای مبارزه با جرایم باشند. از طرفی دیگر، نتایج نشان داد که سبک زندگی و فعالیت روزمره مناطق جرم خیز را آسیب پذیرتر می کند. به بیانی دیگر، منطقه فاقد نگهبان کار می شود.