هر جهان اجتماعی سه لایه معنایی، نهادی و فردی دارد. با پیوند لایه های معنایی و فردی، طی فرایندهای دگرسازی، دیالکتیک بیرونی جهان اجتماعی برقرار می شود. فرد نیز سه لایه هویتی دانشی، خواهشی و توانشی دارد. با پیوند نظر و عمل افراد، طی فرایندهای خودسازی، دیالکتیک درونی جهان اجتماعی برقرار می شود. با دیالکتیک بیرونی و درونی جهان اجتماعی، «نهادها» و «نظام های اخلاقی» شکل می گیرند. جهان های اجتماعی گوناگون بنا به هویتشان، اتکای یک سانی بر نظم نهادی و نظم اخلاقی ندارند. تاکنون متلایم ترین نظم اخلاقی، در جهان های اجتماعی دینی رخ نمود، و کارآمدترین نظم نهادی به مدد علم تجربی در جهان دنیوی تجدد، سربرآورد. نخبگان علمی جامعه ما بیش از همه، از فرایندهای تربیتی علم تجربی، متأثر می شوند که انتظار می رود آثار اخلاقی آن را بروز دهند. توزیع نظام های اخلاقی قدسی و دنیوی در میان نخبگان علمی کشور، نشانگر نقش علم تجربی در بازتولید جهان های دینی و دنیوی است. نخبگان علمی، بیشتر در میانه طیف نظام های اخلاقی قدسی دنیوی قرار می گیرند و پایبندی عملی آنان به ارزش های اخلاقی، پایین ارزیابی می شود و متغیرهایی چون تعلق خانوادگی و جهان شناسی دینی همراه آن در اجتماعی شدن اولیه و تعلق صنفی تخصصی و جهان شناسی علمی همراه آن در اجتماعی شدن ثانویه، نظام اخلاقی آنها را توضیح می دهد.