بررسی رمان «بازی آخر بانو» بر اساس نظریه چندصدایی باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«بازی آخر بانو» رمانی موفّق از بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی معاصر ایرانی است. این رمان برنده جایزه ادبی مهرگان و بهترین رمان بخش ویژه جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ شده است. وقایع رمان، در زمان رویدادهای سیاسی - اجتماعی دهه ۱۳۶۰ ایران رخ می دهد و موضوع اصلی و محوری آن، بازکاوی مسائل زنانه در بسترهای کم رنگ اجتماع است. چندصدایی، اصطلاحی است که باختین آن را با الهام از موسیقی و در تقابل با تک صدایی در رمان وضع کرد. فرضیه این مقاله، اثبات چندصدا بودنِ اثر حاضر است. در این راستا مؤلّفه هایی چون بینامتنیت، تعدّد روایت ها، چندزبانی، تغییر ناگهانی زاویه دید، جدل پنهان وغیره بر این ادعا صحّه می گذارند. رویکرد اصلی مقاله، بررسی چندصدایی از دیدگاه میخاییل باختین است، هرچند برای تبیین بیشتر، گاه از توضیحات نظریه پردازان پساباختینی نیز استمداد خواهیم جست. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار می دهد، او را به دریافتی نو و تفسیری دیگر از متن رهنمون می سازد که به سادگی از روساخت رمان قابل درک نیست.