معماری منظر باغ های تاریخی بهشهر بر پایه احیای اساطیر شاهنامه
حوزه های تخصصی:
اگرچه تلاش برای شناسایی عناصر اصلی تشکیل دهنده ساختار فضایی شهر و جستجوی چگونگی تشکیل استخوانبندی اصلی آن، از جمله اهداف دانش نوینی موسوم به «معماری منظر» به شمار می رود؛ اما، درک روح تاریخی حاکم بر فضاهای همگانی و عمومی و دمیدن روح زندگی امروزین در کالبد فضا به ترتیبی که مناسبات حاکم بر داستان تشکل و دگرگونی فضا را به زبان آشنا با زندگی معاصر برقرار سازد از جمله تلاش هایی است که اگر نادر نباشد، نمونه و شاهدی در دسترس نیست تا آن را به محک قیاس درآورد. البته در سال های اخیر، تجاربی از این جنس و با عنوان معاصرسازی بافت ها و فضاهای شهری در دستور کار وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته است.
استفاده از پتانسیل احیاء و ساماندهی فضاهای گمشده و معطل مانده در پهنه های مورد مطالعه، یکی از تکنیک هایی است که در جهت بیان مفاهیم اساطیری و حوادث و رویدادهای تاریخی به کار گرفته شده است. ساماندهی و احیای فضاها از طریق تزریق عملکردهایی که برگرفته از منابع و ثروت های فرهنگی – هویتی است بخشی از تکنیک هایی است که می تواند توسط معماران منظر مورد تجربه و آزمون قرار گیرد.
ساختار اصلی مقاله حاضر، به بیان دیدگاه های نظری مبتنی بر استخراج، تصفیه و پالایش منابع و ثروت های فرهنگی جامعه معطوف است که بر اساس آن موضوع پروژه «معماری منظر باغ های تاریخی بهشهر»، بر بستر آن، خلق و طرح شده است. سوژه اصلی مورد توجه در این پروژه، بررسی ظرفیت فضاهای درونی یا پیرامونی هفت باغ صفوی بهشهر بوده است. تا آنجا که امکان تحقق برنامه احیای فضاهای نهفته در داستان هفت خان رستم را در این عرصه، ارزیابی نماید.