عنصر روایت در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی کودکان با اهداف متفاوتی خلق می شوند. زمینه سازی برای رشد جنبه های فردی و اجتماعی کودکان و پرورش استعدادهای ذهنی و شکوفایی ذوق هنری آنان از جمله اهداف ادبیات کودکان است که تولیدکنندگان این دسته از آثار برای رسیدن به اهداف فوق و اثر گذاری بیش تر بر مخاطبان از شگردهای گوناگونی بهره می گیرند. استفاده از قالب ترانه و گزینش ساختار روایی در ترانه سرایی برای کودکان یکی از شیوه های تولید آثار ادبی است. این مقاله برآن است تا عنصر روایت را در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست مورد مطالعه قرار دهد و خصوصیات روایی آن ها را توصیف و تبیین نماید و با در نظر داشتن خصوصیات داستان های مینی مالیستی، عناصر داستانی شکل دهنده ی روایت های رحماندوست را در ترانه ها تحلیل کند؛ عناصری همچون پیرنگ، کانون روایت، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، درون مایه، لحن، سبک و زبان. این تحقیق می تواند جنبه های زیبایی شناسانه ی ترانه های روایی کودکان را باز نمایاند و ویژگی های خاص روایت کودکانه را توضیح دهد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و در این پژوهش ده ترانه از سروده های رحماندوست مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان می دهد که رحماندوست با بهره گیری از پیرنگ کلاسیک، قهرمان منفرد و فعّال، کانون روایتی منِ دانای کل محدود، زبان عامیانه و گفتاری، لحن برون گرا و همچنین با استفاده از شیوه ی مینی مالیستی در شخصیت پردازی و صحنه پردازی به ساختار روایی منسجمی دست یافته است.