سیما حسن دخت فیروز

سیما حسن دخت فیروز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

الگویی برای بررسی مفاهیم کلیدی سیاسی اجتماعی در تاریخ ایران معاصر؛ مسئله روش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ مفهوم ها تحلیل انتقادی گفتمان میدان واژگانی ایران معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 260
انبوه و شتاب رخدادهای صد سال اخیر ایران، زمانِ ایرانی را دچار فشردگی و مفاهیمِ زبان فارسی را دچار آشوب کرده است. این آشوب معنایی در میدان واژگانیِ یک مفهوم و رقابت واژه های هم خانواده به خوبی نمایان می شود. «رنجبر»، «مستضعف»، «زحمتکش»، «تهی دست» و «قشر آسیب پذیر» را می توان متعلق به میدان واژگانی «فرودستان» دانست و این پرسش ها را مطرح ساخت که دلایل پدیدآیی هر کدام از آنها چه بوده است و چه طور در دوره ای خاص به واژگانی کلیدی در رویدادها و دوره های تاریخ معاصر بدل شده اند؟ روابط قدرت و ایدئولوژی پنهان در پسِ گفتمان های مولّد و مبلّغ این واژه ها کدام اند؟ چه بینامتنیتی در این میان وجود دارد؟ هر واژه چه طور هژمون شده است؛ چه مدلول هایی داشته و در طول زمان چه چرخش های معنایی ای را از سر گذرانده و این چرخش ها و اوج و افول ها در چه شرایطی ممکن شده است؟ در این موضوع مطالعاتی، که هم سویه های تاریخی دارد و هم زبانی، پیش از همه، روش و الگوی پژوهش است که خود بدل به مسئله می شود تا از خود بپرسیم کدام رویکردهای تاریخی و زبانی می توانند به پژوهشگر در یافتن پاسخی دقیق تر به این پرسش ها یاری رسانند؟ از این رو، پیشنهاد پژوهش نظری حاضر ساخت الگویی ترکیبی از رشته های زبان شناسی و تاریخ است که در آن تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف در مرکز قرار می گیرد و تلاش می شود با کمک گرفتن از دو رویکرد دیگر از حوزه های تاریخ و معناشناسی، یعنی تاریخ مفهوم های رینهارت کوزلک و میدان واژگانی یوست تریر، یک الگوی نظری فراهم شود که هم به کارِ مورخانی بیاید که دغدغه های زبانی دارند و هم یاریگرِ زبان شناسانی باشد که تاریخی فکر می کنند
۲.

استعاره زمان در شعر فروغ فرخزاد از دیدگاه زبان شناسی شناختی

کلید واژه ها: استعاره زمان فروغ فرخزاد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 167
زمان مفهومی انتزاعی است، و همواره از طریقِ چیزی ملموس و عینی درک می گردد. در نظریه ی معاصر استعاره که بنیانی شناختی دارد، به استعاره هایی مانندِ «زمان به مثابه ی مکان یا فضایی محصور» و «زمان به مثابه ی شیء» اشاره شده است. در این استعاره ها چگونگیِ ارتباطِ زمان و ناظر هم بررسی شده، به گونه ای که دو تقسیم بندیِ «زمان متحرک و ناظر ثابت» و «زمان ثابت و ناظر متحرک» موردِ توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر میزانِ قراردادی یا نو بودنِ یک استعاره نیز همواره موردِ توجه شناختی هاست. در پژوهشِ حاضر ابتدا تلاش شده است تا استعاره های زمان دراشعارِ فروغ فرخزاد مشخص گردند. شواهد نشان دهنده ی آن است که این استعاره ها به همان صورتی که در گفتارِ روزمره ی فارسی زبانان وجود دارد، دراشعارِ فروغ نیز یافت می شوند. در گامِ بعدی قراردادی بودن یا نو بودنِ این استعاره ها بررسی شد و مشخص گردید که در سه دفترِ آغازینِ فروغ، یعنی «دیوار» و «اسیر» و «عصیان» استعاره های قراردادی بیشتر به چشم می خورد؛ اما در دو دفترِ پایانیِ او، «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغازِ فصلِ سرد»، استعاره های قراردادیِ زمان بسط می یابند و با ویژگی های جدیدی همراه می شوند و یا حتی استعاره هایی کاملا نو خلق می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان