غرور و سقوط؛ نقدی بر خاطرات آنتونی پارسونز واپسین سفیر انگلیس در ایران
حوزه های تخصصی:
تاریخ واقعی را هنگامی می توان صحیح به نگارش درآوردکه متکی برمنابع متقن و اصلی باشد. یکی از منابع اصلی پژوهش های تاریخی، خاطرات می باشد. خاطرات برای پژوهش های تاریخی هم چون مصالحی هستند که مورخ با استفاده از آنها به بازسازی تاریخ می پردازد. خاطره نویسی از یک طرف بخش بزرگی از زوایای پنهان تاریخ هر ملت که به هر علل در مکتوبات و مدارک و منابع اسنادی و نوشتاری آن ملت ناشناخته مانده است را منتشر می نماید؛ از طرف دیگر می توان از طریق بررسی آن، تجربیات گذشتگان را به آیندگان انتقال داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چند تن از سفرای خارجی خاطرات خویش را منتشر کرده اند. یکی از اینها آنتونی پارسونز (۹ سپتامبر ۱۹۲۲-۱۳ اوت ۱۹۹۶)، آخرین سفیر انگلیس در ایران، می باشد. وی درخاطرات خویش با عنوان «غرور و سقوط» به حوادث و رخدادهای دوران سفارتش در ایران طی سالهای 1979-1974 م/1357-1352 پرداخته است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که آنتونی پارسونز در دوران سفارتش در تهران چه روایتی از تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران داشته است؟ اهمیت این خاطرات از این حیث است که وی کوشیده تا مشاهدات خود را درباره ی اشخاصی نظیر: خاندان سلطنتی، رجال مملکتی، سفرا و نمایندگان خارجی، همچنین حوادث رخ داده طی مأموریتش در ایران را تشریح و تبیین نماید. یافته های این بررسی نشان می دهد کتاب"غرور و سقوط"با وجود داشتن اشتباهات تاریخی و مفهومی، تحریف واقعیت های تاریخی، تناقض و جانبداری یک جانبه از پهلوی، عدم ارائه اسناد و مدارک متقن برای اثبات مطالب کتاب، به علت اینکه نویسنده به عنوان سفیر یک کشور تأثیر گذار اروپایی در تهران شاهد و ناظر اتفاقات سیاسی، اجتماعی کشور بوده است، اطلاعات نابی را به خواننده انتقال می دهد. نگارنده در این مقاله تلاش نموده است با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع مستدل به نقد این کتاب از سه منظر شکلی، روشی و محتوایی بپردازد.