مهرنوش افشاری

مهرنوش افشاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۲.

نقش مالکیت های ارضی در توسعه روستایی

کلید واژه ها: مالکیت اراضی کشاورزی بزرگ مالکی کشاورزان خرده پا ساماندهی و یکپارچه سازی اراضی کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۹۶
موضوع مالکیت ارضی، موضوعی پیچیده و بسیار مهم است که می تواند به عنوان مانعی در جهت توسعه کشاورزی و توسعه روستایی به شمار آید. پدیده کوچک و خرد بودن اراضی که برگرفته از اصلاحات ارضی است به عنوان مانع اصلی برای توسعه کشاورزی پایدار تلقی می گردد. منابع اصلی تولید محصولات کشاورزی یعنی آب و زمین دارای مقادیری ثابت هستند اما جمعیت به طور روز افزونی افزایش می یابد و همین امر انسان را برای تامین مواد غذایی با محدودیت مواجه کرده است. استفاده از تکنولوژی می تواند عملکرد نیروی کار، زمین و آب را به عنوان منابع اصلی تولید افزایش دهد. کاربرد ماشین آلات می تواند منجر به افزایش تولید و درآمد کشاورزان و در نهایت افزایش درآمد در بخش کشاورزی شود. کوچک بودن قطعات زمین های کشاورزی این امر را با مشکل مواجه نموده است، یکی از راه های پیش رو برای حل این مسئله، یکپارچه سازی و ساماندهی اراضی است. دهستان مورد مطالعه با توجه به شیوه اداره روستاها (بزرگ مالکی و کوچک بودن مزارع) و تعدد روستاهای بزرگ مالکی مورد بررسی قرار گرفته است. براساس فرضیات، روستاهای نمونه هم از روستاهای بزرگ مالکی و هم از روستاهایی که به شیوه سنتی اداره می شوند انتخاب شده و بعد از تنظیم پرسشنامه و مصاحبه حضوری و مطالعات میدانی، نتایج حاصل با نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. باتوجه به نتایج به دست آمده، بزرگ بودن اراضی کشاورزی هرچند باعث افزایش بهره وری در واحد سطح خواهد شد اما روستاییان خرده پا علاقه ای نسبت به ساماندهی نداشته و آن را موجب بیکاری دانسته اند و شیوه کشت سنتی را به کشت نوین ترجیح می دهند.
۴.

مطالعه مقایسه ای تأثیر کارگاههای تولیدی بر محلات حاشیه نشین قلعه آبکوه و قلعه ساختمان مشهد

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۵
از پیامدهای صنعتی شدن رشد روزافزون شهرها در پی مهاجرت های روستا شهری بوده است. این مسئله در شهرهای ایران همچنان ادامه دارد و نه تنها گریبان گیر شهرهای بزرگ است بلکه به شهرهای متوسط هم سرایت نموده است. حاشیه نشینی و تأمین اشتغال برای ساکنان حاشیه ها تبدیل به معضلی برای شهرهای مهاجرپذیر شده است. اکثر این افراد فاقد مهارت و آموزش های لازم هستند. با این وجود به امید بهبود وضعیت زندگی و درامد بیشتر به شهرهای بزرگ می آیند و به دلیل نداشتن سرمایه لازم اجبارا جذب حاشیه ها          می شوند. در این مقاله سعی شده است با مطالعه مقایسه ای دو محله حاشیه نشین قلعه آبکوه و قلعه ساختمان مشهد به تأثیر کارگاه ها در جمعیت پذیری محلات حاشیه نشین پرداخته شود. جامعه آماری انتخاب شده از کارگران و کارفرمایان دو محله است،  تعداد 14203 کارگاه در هر دو محله مشغول فعالیت هستند. جامعه آماری به دست آمده با توجه به فرمول کوکران در مجموع 254 کارگاه است که در محله قلعه آبکوه 84 کارگاه و در محله قلعه ساختمان 170 مورد به صورت تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق این مقاله ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی است و  در جمع آوری و تحلیل اطلاعات از روش های اسنادی و مشاهدات میدانی استفاده شده است. نتایج استخراج شده از مطالب پرسش نامه ها و مصاحبه حضوری با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات به دست آمده از نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین دلایل انتخاب محل احداث کارگاه و اشتغال، برای کارفرما و کارگران نزدیکی به محل سکونت است، همچنین رابطه خویشاوندی بین کارفرما و کارگران می تواند به عنوان عاملی در جهت جذب جمعیت به این محلات باشد، تفاوت دیگر  به دست آمده از نتایج در دو منطقه نشان دهنده تفاوت در نوع مهاجرین است، بیشتر مهاجرینی که در محله قلعه ساختمان سکونت دارند از شهرستان های خراسان بزرگ (فریمان، چناران، قوچان، تربت و سرخس و یا روستاهای اطراف این شهرستان ها) می باشند در صورتی که در محله آبکوه افراد وارد شده به این منطقه از سراسر شهرهای ایران (کاشان، تهران، قم، کرمان و ...) هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان